دسته بندی | علوم اجتماعی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 42 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 33 |
سنجش کیفیت ذهنی زندگی در نواحی شهری
سنجش کیفیت ذهنی زندگی در نواحی شهری
(مطالعه موردی: شهر نورآباد، استان لرستان)
چکیده
کیفیت زندگی شهری یکی از مهمترین حوزه های مطالعات شهری در کشورهای مختلف است. این مهم به دلیل اهمیت روزافزون مطالعات کیفیت زندگی در پایش سیاست های عمومی و نقش آن به عنوان ابزاری کارآمد در مدیریت و برنامه ریزی شهری است. کیفیت زندگی شهری معمولاً از طریق شاخص های ذهنی حاصل از پیمایش و ارزیابی ادراکات و رضایت شهروندان از زندگی شهری و یا با استفاده از شاخص های عینی حاصل از داده های ثانویه و به ندرت با استفاده از هر دو نوع شاخص ها اندازه گیری می شود. هدف مطالعه حاضر، سنجش کیفیت زندگی در شهر نورآباد با استفاده از شاخص های ذهنی است. داده های مورد نیاز با استفاده از پیمایش خانوارهای شهری در شهر نورآباد جمع آوری شده است. روش های آماری از قبیل تحلیل عاملی، تحلیل رگرسیون چندگانه، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمونT برای سنجش کیفیت زندگی و تحلیل و ارزیابی روابط آن با برخی از خصوصیات فردی استفاده شده است.
نتایج حاصله نشان می دهد، حدود 9.7 درصد پاسخگویان در شهر نورآباد به طور کامل از کیفیت زندگی خود راضی و حدود 2.3 درصد کاملاً ناراضی هستند. حدود 88 درصد پاسخگویان نیز دارای میزان رضایتی بین این دو حد بالا و پایین هستند. علاوه بر این فهمیده شد که کیفیت زندگی مفهومی چند بعدی است که توسعه کالبدی، رضایت از امکانات، سرمایه اجتماعی، بهزیستی ذهنی، محیط محلی و آرامش شهری ابعاد آن را در شهر نورآباد تشکیل می دهند و عامل بهزیستی نیز حدود 35 درصد تغییرات آن را تبیین می کند.
1- مقدمه و طرح مسئله
در حال حاضر بیش از نیمی از جمعیت جهان در نواحی شهری زندگی می کنند و تا سال 2020 این رقم به حدود 60 درصد می رسد(UNPF, 2007). شهرهای دیروز به متروپلیس ها و متروپلیس ها به مگالاپلیس ها تبدیل شده اند. پدیده شهرنشینی اجتناب ناپذیر و غیر قابل برگشت است. با وجود فواید زیاد شهرنشینی، بسیاری از سیاست گذاران در کشورهای مختلف روند فزاینده شهرنشینی را زنگ خطری می دانند. آنها تاثیر عمیق بر سنت ها و روابط مرسوم و مشکل تدارک و آماده سازی خدمات و زیرساخت های عمومی، تکثیر سکونت گاههای غیر رسمی، بدتر شدن شرایط محیطی، و افزایش مسایل اجتماعی مربوط به بیکاری و کم کاری را خاطر نشان می کنند. در بسیاری از نواحی شهری بویژه نواحی شهری کشورهای در حال توسعه بیکاری و مسایل اجتماعی در حال افزایش است، شرایط محیطی و سلامت در حال زوال می باشند، نابرابری در دسترسی به درآمد و خدمات عمومی در حال رشد است و شواهد فقر، آسیب پذیری و ناامیدی به طور فزاینده ای در میان مردم نواحی شهری قابل مشاهده است. این مسائل و مشکلات باعث توجه فزاینده محققین رشته های گوناگون به مطالعه کیفیت زندگی، کیفیت مکان و بهزیستی انسانی در نواحی شهری کشورهای مختلف به عنوان ابزاری برای پشتیبانی از سیاست گذاریهای عمومی، تدوین و پایش استراتژیهای مدیریت و برنامه ریزی شهری و درک و اولویت بندی مسائل اجتماع شده است. اما این مطالعات از جنبه های متعددی مانند مقیاس مطالعه، قلمروهای مورد استفاده و روش های سنجش کیفیت زندگی متفاوت هستند. به این ترتیب که روش های گوناگونی برای مطالعه کیفیت زندگی در نواحی شهری به کار گرفته شده است. با این وجود، کمپ و همکارانش در سال 2003 معتقدند که تاکنون چارچوب جامعی برای مطالعه کیفیت زندگی به صورت یکپارچه و کل گرایانه و متکی بر شاخص های فیزیکی، مکانی و اجتماعی ارائه نشده است(Kamp et al, 2003:5). از طرف دیگر، کیفیت زندگی اغلب با استفاده از شاخص های عینی یا شاخص های ذهنی و به ندرت با استفاده از هر دو نوع شاخص ها اندازه گیری شده است (رضوانی و همکاران، 1387: 37). شاخص های ذهنی از پیمایش اداراکات، ارزیابی ها و رضایت ساکنین از زندگی شهری بدست می آیند، در حالیکه شاخص های عینی مربوط به حقایق قابل مشاهده هستند که غالباً از داده های ثانویه بدست می آیند. علاوه بر این، نظریه ها و مطالعات تجربی کیفیت زندگی به شکل امروزی آن عمدتاً از جوامع غربی نشات گرفته اند. این مطالعات در کشورهای در حال توسعه به طور قابل توجهی کم هستند. همین طور، فاکتورهای عمده تاثیرگذار بر کیفیت زندگی مردم در شهرهای کشورهای در حال توسعه به طور واضح شناسایی نشده اند.
شهرنشینی در کشور ما به سرعت در حال رشد است و بر اساس نتایج سرشماری جمعیت در سال 1385، بیش از 68 درصد آن شهری است(مرکز آمار ایران، 1385: 1). این در حالی است که در حدود یک سده ی پیش بنا به محاسبه باری یر (1363) تنها 10 درصد از جمعیت کشور در شهرها سکونت داشتند. با این وجود فرصت ها، منابع و امکانات مورد نیاز برای توسعه و تامین نیازهای انسانی به طور مناسبی در شهرها تامین نشده است. شهر نورآباد نیز به عنوان یکی از شهرهای استان لرستان در دسه دهه ی اخیر دارای نرخ رشد جمعیتی بسیار بالایی بوده است. بطوریکه جمعیت آن از 8734 نفر در سال 1355 به 56530 نفر در سال 1385 رسیده است. نرخ رشد سالانه جمعیت در فاصله سال های 85-1355 در این شهر برابر 42/6 می باشد. این روند شتابان ناشی از مهاجرت های روستایی و بالا بودن نرخ رشد طبیعی جمعیت است، که تاثیرات زیادی بر کیفیت زندگی ساکنین این شهر داشته است. بنابراین، طرح مسئله این تحقیق عمدتاً در فقدان مطالعات تجربی در زمینه کیفیت زندگی شهری در ایران و به طور خاص در شهر نورآباد خلاصه می شود، که این وضع یکی از انگیزه های انجام این مطالعه را شکل می دهد. ازاینرو، این مطالعه می تواند اطلاعات مفیدی را در زمینه بهبود روش شناسی مطالعه کیفیت زندگی در نواحی شهری ایران و برنامه ریزی توسعه به منظور ارتقای کیفیت زندگی شهروندان شهر نورآباد فراهم نماید. به همین منظور با هدف سنجش و ارزیابی کیفیت ذهنی زندگی در شهر نورآباد سه پرسش اصلی مطرح شد:
الف) سطح کیفیت ذهنی زندگی و میزان رضایت شهروندان از معرف های مختلف مربوط به قلمروهای فیزیکی، اجتماعی و اقتصادی زندگی در شهر نورآباد چگونه است؟
ب) ابعاد ذهنی کیفیت زندگی در شهر نورآباد کدامند؟
ج) کدام خصوصیات فردی تغییرات کیفیت زندگی در شهر نورآباد را تبیین می کنند؟
2- پیشینه تحقیق:
موضوع کیفیت زندگی سابقه مطالعاتی چندانی در ایران ندارد، اما بحث عدالت اجتماعی و بطور اخص مبحث عدالت اجتماعی و نابرابری های فضایی در سطح شهرها از موضوعات مرتبط با کیفیت زندگی است که در ایران مورد توجه و مطالعه قرار گرفته است(حاتمی نژاد، 1379، مرصوص؛ 1382 و شریفی، 1385).
تئوریها و مطالعات تجربی کیفیت زندگی عمدتاً از جوامع غربی نشات گرفته اند. مطالعات کیفیت زندگی در کشورهای در حال توسعه و به تبع آن در ایران به طور قابل توجهی کمیاب هستند. دکتر اسفندیار زبردست به بررسی قلمرو مسکن کیفیت زندگی و رضایت از زندگی در سکونتگاههای حاشیه کلانشهر تهران پرداخته است. در این مقاله با استفاده از تحلیل عاملی هفت قلمرو فرعی مسکن برای کیفیت زندگی همچون امکانات، کیفیت و استحکام مسکن شناسایی شده است. دکتر رضوانی و همکارانش در سال 1387 در مقاله ای مروری به بررسی مفاهیم، شاخص ها و مدل های کیفیت زندگی و ارائه مدلی برای سنجش کیفیت زندگی در نواحی روستایی پرداختند. ارزیابی کیفیت زندگی در نواحی روستایی مقاله دیگری است که توسط دکتر رضوانی و همکارانش در سال 1387 تدوین شده است. در این مطالعه برای سنجش کیفیت زندگی، چارچوبی مفهومی براساس نیازهای انسانی ارائه شده است، که در آن پیوند مفهومی بین دو رویکرد عمده کیفیت زندگی- عینی و ذهنی- درنظر گرفته شده است. دکتر سعیده گروسی و همکارانش در سال 1387 در مقاله ای تحت عنوان سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی در شهر کرمان به شناسایی سطح سرمایه ی اجتماعی و کیفیت زندگی و ارتباط این دو متغیر در محلات مختلف شهر کرمان پرداختند. نتایج این مطالعه نشان داد که سطح سرمایه اجتماعی در دسترس با سطح کیفیت زندگی ارتباط معنی دار دارد و ارتباط این دو متغیر تابعی از سطح محله است.
در سال های اخیر مطالعات تجربی فراوانی به منظور سنجش کیفیت زندگی در کشورهای مختلف دنیا و به خصوص شهرهای کشورهای توسعه یافته انجام گرفته است. لی و ونگ در سال 2007 با استفاده از شاخص های عینی به مطالعه کیفیت زندگی در شهر ایندیاناپلیس پرداختند. هدف اصلی این مطالعه ارائه روشی برای تلفیق داده های سرشماری و سنجش از دور در درون چارچوبGIS برای ارزیابی کیفیت زندگی در شهر ایندیانا پلیس بود. لی در سال 2008 با استفاده از شاخص های ذهنی به ارزیابی کیفیت زندگی در شهر تایپه پرداخته است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که وضعیت اجتماع، تعلقات محلی، و رضایت از محله بیشترین تاثیر را بر رضایت از کیفیت زندگی دارند. محققان دیگری همچونFoo(2000)، Ibrahim and Chang(2003) و Santos and Martins(2007) نیز با استفاده از شاخص های ذهنی به بررسی و مطالعه کیفیت زندگی در نواحی شهری پرداخته اند. داس در سال 2008 چارچوب مفهومی برای سنجش کیفیت زندگی شهری پیشنهاد کرده که ارتباط بین محیط و کیفیت زندگی را نشان می دهد. این مدل، رویکردی پایین به بالا را پیشنهاد می کند که در آن هردوی شاخص های عینی و ذهنی برای مطالعه کیفیت کلی زندگی مورد توجه قرار گرفته اند. محققان دیگری از قبیل McCrea et al(2006)، Brereton et al(2008) و Rojas(2008) نیز با استفاده از شاخص های عینی و ذهنی به مطالعه کیفیت زندگی پرداخته اند.
با توجه به مطالعات صورت گرفته می توان گفت که هنوز چارچوب مفهومی قابل قبول جهانی برای سنجش کیفیت زندگی و روش شناسی واحدی برای تعیین قلمروها و معرف های کیفیت زندگی وجود ندارد و انتخاب قلمروها و معرف های مربوط به هر قلمرو و روش سنجش کیفیت زندگی براساس اهداف مطالعه، قضاوت های شخصی محقّق، ویژگیهای ناحیه مورد مطالعه و داده های در دسترس صورت می گیرد و تفاوت های عمده در مدل های کیفیت زندگی به دلیل تفاوت در مقیاس، شاخص ها و قلمروهای زندگی است که در مطالعات گوناگون کیفیت زندگی مورد توجه قرار گرفته اند.
3- روش تحقیق:
این مطالعه عمدتاً مبتنی بر داده های اولیه است. برای جمع آوری اطلاعات اولیه پیمایش نمونه در شهر نورآباد در سطح خانوار انجام شده است. جامعه آماری شامل تمام خانوارهای ساکن در شهر نورآباد می باشد که تعداد آنها براساس نتایج سرشماری عمومی سال 1385، 12237 خانوار می باشد. با استفاده از فرمول کوکران و با توجه به محدودیت های زمانی و مالی پژوهش تعداد 352 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات، شهر نورآباد با توجه به ویژگیهای اجتماعی، اقتصادی به 10 ناحیه تقسیم و در هر ناحیه به صورت تصادفی ساده، اطلاعات مورد نیاز از سرپرست خانوار و یا یکی از اعضای بالای 18 سال خانوار توسط پرسشنامه جمع آوری شد. با توجه به جمع آوری اطلاعات از حدود 35 خانوار در هر ناحیه، تعداد خانوارهای مورد مطالعه 352 خانوار می باشد. پرسشنامه استفاده شده حاوی سوالاتی در مورد اطلاعات جمعیت شناختی و بعد ذهنی کیفیت زندگی می باشد. در سوالات بخش ذهنی سعی شده میزان رضایت ادراک شده از شرایط عینی زندگی در سه قلمرو محیط فیزیکی، اجتماعی و اقتصادی ارزیابی شود.
سوالات مورد استفاده برای اخذ بعد ذهنی کیفیت زندگی، شامل 25 سوال بسته در طیف لیکرت 11 مقیاسی از کاملاً ناراضی=0 تا کاملاً راضی 10 می باشند. پرسشنامه در بعد ذهنی با سوالی در مورد کیفیت کلی زندگی شروع می شود و به دنبال آن سوالاتی در مورد میزان رضایت از معرف های مختلف زندگی مطرح شده و در انتهای آن دوباره وضعیت کیفیت کلی زندگی سوال می شود. سوال آخر در زمینه کیفیت زندگی، به عنوان مبنایی برای تحلیل های بیشتر مورد استفاده قرار گرفته است.
به منظور سنجش اعتبار درونی ابتدا از روش اعتبار محتوا برای افزایش اعتبار پرسشنامه استفاده شده است. در این راستاء با استفاده از مقیاس های آزمون شده در پژوهش های کیفیت زندگی و نظرخواهی از اساتید و کارشناسان متخصص در این زمینه گام اول برداشته شد. سپس پرسشنامه تدوین شده طی دو مرحله مقدماتی و نهایی تکمیل گردید و با بررسی پاسخ های بدست آمده از 30 پرسش نامه مقدماتی و انجام محاسبات آماری لازم، پرسشنامه نهایی تدوین گردید. آمار توصیفی برای بررسی وضعیت کیفیت کلی زندگی و میزان رضایت از معرف های مربوط به قلمروهای سه گانه اجتماعی، اقتصادی و فیزیکی و تحلیل عاملی برای شناسایی ابعاد ذهنی کیفیت زندگی مورد استفاده قرار گرفت. از تحلیل رگرسیون چندگانه برای ایجاد مدل ساده کیفیت ذهنی زندگی و از تکنیک های آماری ANOVA و T-test برای ارزیابی تاثیر خصوصیات فردی بر کیفیت زندگی استفاده شده است. سازگاری درونی بخش ذهنی پرسشنامه نیز از طریق آلفای کرونباخ بررسی شده است.
جهت دریافت فایل سنجش کیفیت ذهنی زندگی در نواحی شهری لطفا آن را خریداری نمایید