چکیده : این تحقیق در حیطهی سیر تحول پس زمینهها و تاثیر بیانی آن در نقاشی چهره نگاری در ایران میباشد و به بررسی این موضوع که اساسا هنرمندان در دورههای مختلف چه تمهیدی برای ساختن و پر کردن فضای منفی چهره یا پیکره در کادر خود، اندیشیدهاند و این که آیا هنرمندان ایرانی، تلاشی در جهت ایجاد ارتباط و هماهنگی میان پیکره یا چهره و پس زمینه آنها در اثر هنری خویش داشتهاند یا نه…….
فهرست مطالب بررسی تاثیر بیانی پس زمینهها در نقاشی پرتره ایران پیشگفتار ۱ مقدمه ۲ ۱٫ فصل یک تعاریف و پیشینه تاریخی ۳ ۱-۱- تعریف چهره نگاری ۴ ۲-۱-تعریف پس زمینه ۶ ۳-۱- پیشینه چهره نگاری در جهان ۸ ۴-۱- پیشینه چهره نگاری در ایران ۱۲ ۵-۱- پیشینه ایجاد بعد تصویری و تفکیک پس زمینه و پیش زمینه ۱۷ ۶-۱- بوجود آمدن اولین نقاشیهای تک چهره در ایران ۲۱ ۷-۱- بوجود آمدن اولین پس زمینهها در نقاشی ایران ۲۵ ۲٫ فصل دو سیر تحول چهره نگاری و معرفی هنرمندان در دورانهای صفوی تا معاصر ۳۳ ۱-۲- دورهی صفوی ۳۴ ۲-۲- دوران افشار و زند ۳۹ ۳-۲- دورهی قاجار(سلطنت فتحعلی شاه) ۴۲ – سلطنت محمد شاه و ناصر الدین شاه ۴۶ ۴-۲- دوران معاصر ۵۲ ۵-۲- چهره نگاری آکادمیک ۵۲ ۶-۲- چهره نگاری نوگرا ۵۴ ۷-۲- خیالی نگاری و شمایل نگاری ۵۷ ۸-۲- چهره نگاری شهدا ۶۰ ۹-۲ سیر تحول پس زمینهها در چهره نگاری ایران ۶۳ ۱۰-۲- دورهی صفوی ۶۴ ۱۱-۲- دوران زند و قاجار ۶۷ ۱۲-۲- اواخر دورهی قاجار و مکتب کمال الملک ۷۱ ۱۳-۲- چهره نگاری نوگرا ۷۴ ۱۴-۲- خیالی نگاری و شمایل نگاری ۷۷ ۱۵-۲- چهره نگاری شهدا ۷۸ ۳٫ فصل سه ۱-۳- بررسی تحلیلی پس زمینهها در هر دوره ۸۱ ۲-۳- اهداف هنرمندان در پس زمینه سازی ۹۰ ۳-۳- نتیجه گیری ۹۵ – فهرست منابع و ماخذ ۹۷ -فهرست تصاویر ۹۹ گزارش پروژه عملی : موضوع انتخابی من برای کار عملی ‹‹چهار فصل زندگی›› می باشد. فصولی که شاید بی ارتباط با فصل های طبیعت نباشند. این فصل با ارجاع به فصول طبیعت، عبارتند از بهار (تولد) ، تابستان (بلوغ)، پائیز (عشق) و زمستان (مرگ). بهار، فصل زایش و تولد در طبیعت است و در تمامی متون ادبی و فلسفی نماد زایش و تولد بوده است. فصل جوانه زدن درختان، رویش شکوفه ها و گل ها و همچنین فصل زنده شدن و جان تازه یافتن اجزاء طبیعت است. فصلی که تابستان را به انتظار نشسته تا ببالد و به ثمر بنشیند. فصل تابستان نیز فصل گرم و طاقت فرسایی است که تمامی ارکان طبیعت و اجزاء آن ، رسیده و بالغ می شوند. شکوفه های درختان به ثمر نشسته و میوه می دهند؛ فصل بلوغ زندگی . پاییز، فصل خزان و فوران احساس در طبیعت است. فصلی که به علت ریزش برگ ها و رنگ نارنجی و زرد آنها ، دارای نوعی حس اندوه و غم حرمان است. غمی که در پی فصل بلوغ زندگی ، فصل عشق را نتیجه می دهد؛ فصل تعمق و تفکر در هویت همه چیز . فصلی که در آن عمق نگاه، ارتفاعی ، ماورائی می یابد و جز خدا و عشق چیزی را یافت نتوان کرد. فصلی که در پی خویش فصل زمستان، فصل سرما و تحمل شداید و سختی ها را در پی دارد. زمستانی، که در آن انسان ذره ذره، از زندگی مادی و زمینی دور شده و راه سعود به قله ی مرتفع حق را طی می کند، فصل مرگ. این آثار به گونه ای با ارجاع به فصول طبیعت و همچنین به زندگی شخصی خودم، آفریده شده اند. پروانه در این آثار نمادی از ‹‹روح خداوند›› که در تمام ذرات و اجزاء زندگی جاری و ساری است. در فصل تولد (تابلوی بهار) بنابر اعتقاد شخصی خودم بر این که هنوز روح نوزاد متولد شده از روح خداوند جدا نیست و با آن همراه است، بالهای پروانه که نشانی از روح خداوند هستند را، بر پشت کودک قرار داده ام تا این مفهوم همراهی بهتر نشان داده شود. در فصل بلوغ (تابلوی تابستان) حضور پروانه باز هم دیده می شود، اما به شکل جدا و تک اما حاضر. در این فصل از زندگی ، شاید به علت فراگیری علم و بلوغ جسمانی، انسان کمتر به یاد خداوند بزرگ مرتبه است. اما می بینم که هر چند پروانه کوچک و جدا است، اما حضور دارد و ناظر بر امور است. در فصل عشق (تابلوی پائیز) ، تجلی روح خداوند در زندگی هر انسانی پر رنگ تر شده و انسان را به تعمق و تفکر در ذات و اصل هر چیز، از جمله خداوند وا می دارد. فصلی که با مرکب عشقی زمینی، مقصد عشق الهی را به بار می نشیند. فصلی که با تعمق در ذرات طبیعت، انسان فقط روح خداوند را می بیند. این مهم در این تابلو به شکل پروانه هایی نشان داده شده است که از پائین تابلو به سمت بالا در حرکت اند و به سمت درخت در بالای سمت چپ اثر می روند و از لحاظ رنگ و فرم به برگ های خزان زده ی درخت، نزدیک می شوند. اما در پس این نزدیکی به روح خداوند، فصل مرگ انسان (تابلوی زمستان) از راه می رسد. فصلی که در پی آن روح انسان، با روح خداوند به یگانگی رسیده و جز خداند چیزی را نمی توان دید. این مهم در این اثر، تنها با حضور پروانه ها، نشان داده شده که دیگر هیچ نشانی از حضور انسانی در اثر دیده نمی شود و فقط پروانه ها (نمادهای روح خداوند) حضور دارند و بس. پروانه ی بزرگ سیاه پشت سر پروانه ها، نماد مرگ است. حاصل تلاش در این راستا، چهار تابلو با عنوانهای بهار (تولد)، تابستان (بلوغ)، پائیز (عشق) و زمستان (مرگ) با تکنیک رنگ روغن است که تصاویر آنها در این جا آورد می شود.
جهت دریافت فایل کامل بررسی تاثیر بیانی پس زمینهها در نقاشی پرتره ایران لطفا آن را خریداری نمایید
قیمت فایل فقط 8,000 تومان