دسته بندی | علوم اجتماعی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 99 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 48 |
بررسی میزان احساس امنیت اجتماعی زنان شهر مشهد در سال 86- 1385 و عوامل مؤثر بر آن
چکیده
موضوع این پژوهش بررسی میزان احساس امنیت اجتماعی زنان شهر مشهد در سال 1385 و عوامل مؤثر بر آن میباشد. جامعه آماری پژوهش زنان بالای 15 سال مناطق 12 گانه شهر مشهد بودهاست. تعداد نمونه این پژوهش 360 نفر به دست آمد و نمونهگیری به روش خوشهای چند مرحلهای انجام شد. احساس امنیت به معنای آرامش روحی و روانی در برابر خطرات و حوادثی است که در زندگی روزمره فرد را تهدید میکند. در این پژوهش میانگین احساس امنیت اجتماعی زنان شهر مشهد در یک طیف 5 قسمتی از یک تا پنج، 60/2 بوده است که از متوسط به پایین میباشد. در بررسی عوامل مؤثر در تحلیل رگرسیون چند متغیری مهمترین عوامل مؤثر به ترتیب اهمیت عبارت بودند از: «استفاده از وسایل ارتباط جمعی» با ضریب بتای 346/0، «نگرش به حجاب» با بتای36/0، «طراحی شهری» با ضریب بتای 298/0، و «تصور فرد از خود» با بتای 181/0 دارای تاثیر مثبت بوده اند و متغیر های «خانهدار بودن» با ضریب بتای 125/0- و «حمایت اجتماعی» با ضریب بتای 123/0 دارای رابطه معکوس با متغیر وابسته بوده اند. این عوامل توانستند 54/0 واریانس متغیر وابسته پژوهش را تبیین کنند.
ارتباط و کنش متقابلی که انسانها در یک زیست جمعی دارند به طور کلی در چهار حوزه اصلی زندگی صورت میگیرد که ایجاد و تداوم اینها زندگی بشری را میسازد؛ در اقتصاد، منابع مادی و زیستی و نحوه تولید آنها برای برآوردن نیازهای اساسی؛ در اجتماع، عناصر اجتماعی و شیوههای استمرار آن برای ادامه زندگی اشتراکی؛ در سیاست، واحدها و عناصر دولتی و نظامی برای ایجاد نظم، دفاع، امنیت و کنترل جامعه؛ در فرهنگ، عناصر فرهنگی و ارزشی و چگونگی تعریف پدیدههای اجتماعی و ارزیابی آنها برای حفظ، تقویت و تداوم باورها، زندگی انسانها را تحت شعاع خود گرفته است. به طور کلی میتوان گفت که انسان برای رهایی از تنهایی، ترس و دلهره و رسیدن به آسایش و امنیت، زندگی جمعی و الزامات آن را (تعامل در چهار حوزه) انتخاب نموده است. بدون شک احساس امنیت مقدمه لازم برای حیات هر نظام سیاسی و اجتماعی است و دولتهای وقت و امکانات وسیعی را برای تأمین آن مصرف میکنند. مقوله احساس امنیت به مثابه یک آرمان و واقعیت به عنوان یکی از حقوق اساسی مردم مطرح است و در نهایت رهآورد مجموعهای از تعاملات و نیز تعاون و سازگاری بین اجزاء مختلف نظام اجتماعی میباشد. امروزه که زنان همپای مردان به کار و فعالیت میپردازند و شاید بیشترین وقت خود را در خارج از خانه میگذرانند، در نتیجه امکان اینکه با آسیبهای اجتماعی روبرو شوند افزایش یافته است. امروزه هر چند داشتن امنیت اجتماعی به زنان محدود نمیشود و مردان نیز باید این حق را داشته باشند که در رفاه و آسایش به امور روزمره خود بپردازند، اما امنیت زنان بیشتر مورد تهدید قرار میگیرد تا مردان. لذا توجه به احساس امنیت زنان روز به روز بیشتر احساس میشود. احساس ناامنی زنان معمولاً در شهرهای بزرگ که شبکه تعاملات اجتماعی گستردهتر است بیشتر محسوس میباشد تا شهرهای کوچکتر که بافتهای سنتی و هنجارهای اجتماعی محدودیت کافی را برای مقابله با ناامنی ایجاد مینمایند. در چنین شرایطی و با توجه به اینکه شهر مشهد نیز یکی از شهرهای بزرگ کشور میباشد میتوان گفت که تأمین امنیت زنان میتواند به عنوان یک مسأله اجتماعی مطرح باشد که نیاز به بررسی میدانی دارد.
بیان مسئله
همانگونه که بیان کردیم موضوع رساله حاضر به بررسی وضعیت احساس امنیت اجتماعی زنان شهر مشهد میپردازد. امنیت اجتماعی به قلمروهایی از حریم افراد مربوط میشود که در ارتباط با دیگر افراد جامعه، سازمانها و دولت میباشد. اکثر افراد جامعه به طور مستمر و در طول زندگی روزمره با این قلمروها روبه رو میشوند و زندگی آنها مستلزم ارتباط در این قلمروهاست. همه جوامع یکسری نیازهای اساسی دارند که معمولاً مشترک است. مانند غذا، خوراک، امنیت، عشق و ... مسلم است که امنیت اجتماعی هر جامعه یکی از نیازهای اساسی میباشد. امنیت در مفهوم عینی آن اندازهگیری فقدان و تهدید علیه ارزشها است، در مفهوم ذهنی آن فقدان احساس ترس از اینکه چنین ارزشهایی مورد حمله قرار خواهد گرفت(مولر، 2000: 1)[1]. امنیت اجتماعی توانایی جامعه در دفاع از خصوصیات و ویژگیهای اساسی خود در برابر تغییرات و تهدیدات واقعی و احتمالی است. عدم امنیت اجتماعی زمانی مطرح میشود که جوامع احساس میکنند هویتشان در خطر است. در یک پیمایش ملی نتایج احساس امنیت اجتماعی برای کل کشور نشان میدهد که 52٪ افراد دارای احساس امنیت اجتماعی زیاد، 27٪ متوسط و 21٪ دارای بیامنیتی اجتماعی هستند. این میزان برای استان خراسان بدینگونه است که 6/43٪ افراد دارای احساس امنیت اجتماعی زیاد، 2/32٪ امنیت متوسط و 2/24٪ احساس بیامنیتی اجتماعی میکنند. ملاحظه میشود که این کمتر از میانگین احساس امنیت اجتماعی کل کشور است. هم چنین یکی دیگر از نتایج این تحقیق این است که 21٪ افراد احساس ناامنی را کم اهمیت و حدود نیمی (56٪) احساس امنیت را مشکل اصلی تلقی مینمایند (عظیمی هاشمی، 1384: 190) لذا میتوان گفت که مسأله احساس امنیت برای شهروندان مشهد (به ویژه زنان) باید از اهمیت فوقالعادهای برخوردار باشد و نیاز به بررسیهای بیشتر در این زمینه وجود دارد.
در این تحقیق تلاش می شود که عوامل مؤثر بر تأمین امنیتی اجتماعی زنان و فقدان این عوامل باعث کاهش و یا عدم امنیت اجتماعی زنان، مورد بررسی و تبیین قرار گیرد.
اهمیت و ضرورت تحقیق
زنان نیمی از استعدادها و نیروی بالقوه جامعه میباشند و نبود آنها در موقعیتهای کلیدی، برای جامعه یک فقدان تأسفبار است. مسائل زنان باید در بحثهای روزمره و تصمیمگیریهای فنی مطرح شود و به همین منظور بایستی برابری فرصت در آموزش و تحقیق، در محیط کار و در همه مشاغل مربوط به شهر و برنامهریزی، فضای شهری، مسکن، تحرک و تردد امنیت فراهم گردد (زنجانیزاده، 1380: 607).
امنیت اجتماعی و تحرک، عناصر کلیدی برای تغییرات به شمار میآیند. هر زن به ویژه زنان تنها یا فقیر میبایست به وسایل حمل و نقل عمومی دسترسی داشته باشند تا به راحتی و آزادانه جابه جا شوند و از مواهب زندگی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در شهر بهرهمند گردند. زنان همانند مردان در شهر دارای حقوق میباشند و امنیت در شب و روز وقتی کاملاً تضمین میشود که دیدگاه زنان مورد توجه قرار گیرد زیرا به هنگام خشونت و پرخاشگری، آنها هدف اولیه هستند و به همین منظور برنامهریزی شهری باید مورد تجدید نظر قرار گیرد. یک شهر امن امکان تحرک برای همه به ویژه برای زنان را فراهم میآورد و احساس امنیت در انسجام اجتماعی سهم بزرگی دارد (همان: 608).
امروزه، افراد جامعه خصوصاً در شهرهای بزرگ در معرض بیهنجاری، جرم، جنایت، فحشا، فقر، تضاد ارزشی، آوارگی، بیهویتی، یأس، پوچگرایی و خودخواهی هستند. باید دید که در این فضای ناامن اجتماعی، احساس امنیت اجتماعی چگونه فراهم میگردد. به نظر میرسد در کنار دولت، گروههای خودیاری، هویتهای گوناگون، خرده فرهنگها، افکار سنتی و … با تعریف و باز تعریف میتوانند امنیت اجتماعی را برای خودشان فراهم کنند. شهر مشهد نیز یکی از نمونههایی است که میتوان مسأله احساس امنیت اجتماعی را در آن مورد بررسی قرار داد. در شهری مانند مشهد که مفاهیم سنتی مورد بازبینی قرار گرفته است و خرده فرهنگهای مختلف از طریق مهاجرت به این شهر وارد شدهاند، باعث شده زنان تا حدودی مردسالاری را مورد چالش قرار دهند، یعنی دولت به تنهایی نمیتواند امنیت اجتماعی را برای جامعه فراهم نماید، به عبارت دیگر دولت با یک نظم هنجارمند بوروکراتیک امنیت اجتماعی را تأمین نمیکند، بلکه جامعه و گروههای مختلف اجتماعی میتوانند تا حدودی امنیت اجتماعی را برای خودشان تعریف و تأمین کنند. از طرف دیگر شهر مشهد یکی از شهرهای مذهبی بزرگ است که هر ساله پذیرای هزاران مسافر و زایر است. داشتن آرامش و احساس امنیت خواسته تمام مسافران این شهر است لذا تا زمانی که خود شهروندان این شهر احساس امنیت نکنند، ایجاد امنیت برای مسافران نیز با مشکل مواجه خواهد شد. لذا پرداختن به احساس امنیت اجتماعی زنان شهر مشهد میتواند راهگشای یافتن راهحلهایی برای ایجاد امنیت در جامعه باشد.
هدف کلی: هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی میزان احساس امنیت اجتماعی زنان شهر مشهد به عنوان متغیر وابسته تحقیق میباشد.
بررسی عوامل مؤثر بر میزان احساس امنیت اجتماعی زنان شهر مشهد و شناسایی میزان اهمیت هر کدام از عوامل مؤثر بر احساس امنیت زنان به عنوان متغیرهای مستقل و در نهایت ارایه راهکارها و پیشنهادات برای افزایش میزان احساس امنیت اجتماعی زنان شهر مشهد، اهداف این تحقیق را تشکیل می دهند.
جهت دریافت فایل بررسی میزان احساس امنیت اجتماعی زنان شهر مشهد در سال 86- 1385 و عوامل مؤثر بر آن لطفا آن را خریداری نمایید
دسته بندی | علوم اجتماعی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 54 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 40 |
آمار ازدواج دختران در شهرستان فیروزآباد
مقدمه
در گذشته وضع تحصیلات و ورود به بازار کار و به دست گرفتن مشاغل مخصوصاً برای دختران به صورت امروزی نبود و دختران تحصیل کرده و فارغ التحصیل دانشگاهها درصد پایینی از کل دانشجویان را به خود اختصاص می دادند، چون معمولاً در سنین 18 تا 22 سالگی ازدواج می کردند و کمتر فرصتی برای ادامه تحصیل پیدا می نمودند در صورتی که امروزه بیشتر از 50 درصد از ظرفیت قبول شدگان و فارغ التحصیلان دانشگاهها را دختران تشکیل می دهند.
بنابراین سیستم تحصیلی و نظام شغلی خود مانعی برای ازدواجهای جوانان است. پسران پس از اتمام تحصیلات عالی معمولاً باید مدتی را برای انجام خدمت وظیفه ( سربازی ) بگذرانند و پس از آن هم در جستجوی شغل و کار باشند تا بتوانند پس از ازدواج زندگی آینده خود را تأمین نمایند و دختران هم پس از اتمام تحصیل به فکر شغلی باشند که گذشته از درآمد زائی، راحت و سبک باشد تا بتوانند هم به خانه داری پرداخته و هم مشغول به کار باشد. این خود باعث می شود که سیر نزولی ازدواج در جامعه شدید گردد و خود باعث صعود فساد و بزهکاری گردد و لذا در جامعه ای که بازار فسق و فجور رونق داشته باشد و مجالس عیش و طرب بگونه ای دایر باشد سبب می گردد تا جوان و مخصوصاً پسران با مختصر عیشی بتواند از لحاظ جنسی خود را اشباع کند و غصه تأمین آینده خود را نداشته باشد و این باعث می گردد که دیگر این افراد حاضر نخواهند بود به تشکیل خانواده تن در دهد و همین عدم ازدواج پسران سبب بالا رفتن سن ازدواج دختران خواهد شد.
با توجه به جوان بودن جامعه ایران و نسل بسیار جوان و پوینده که در حال رشد سریع و روزافزون است، مسأله ازدواج از مهمترین مسائل اجتماعی روز به حساب می آید. نهاد ازدواج که بنیان خانواده بر روی آن قرار دارد، در پژوهشهای جدید جامعه شناختی و جمعیت شناسی و مردم شناسی بهتر شناخته شده است و مسائل و مشکلاتی که در راه ازدواج و بعد از آن با جوانان همراه است را به صورت عینی تر و قابل مشاهده تر به ما نشان می دهد و همین امر باعث شده است تا جوانان یا از ازدواج کردن منصرف شوند و یا در سنین بالایی مبادرت به ازدواج کنند.
در این بین دختران بیشتر صدمه خواهند دید. چرا که معمولاً در کشور ما دخترانی که از سن ازدواج آنها می گذرد، کمتر خواستگارانی پیدا خواهند نمود. بنابراین بیشتر توجه آنها به سوی درس خواندن و رفتن به دانشگاه متمرکز می شود و دانشگاهها یکی از بیشترین و بالقوه ترین مراکزی هستند که دختر و پسر با هم در ارتباط خواهند بود و همین رویارویی باعث می شود که مستعد ترین محل در مورد ازدواج آنها فراهم آید.
تحقیقی که در پیش رو دارید در پی جستجوی علل و عوامل تأخیر سن ازدواج دختران و پیامدهای تجرد قطعی در بین آنان می پردازد که معمولاً ریشه در مسائل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و روانی دارد.در سالهای اخیر مشکلات و موانع زیادی برای ازدواج جوانان به وجود آمده است. به همین دلیل بسیاری از جوانان روز به روز به مجرد زیستن خو می گیرند که پیامد این امر مسلم و مشهود است چرا که نهادهای اجتماعی در یک رابطه متقابل با یکدیگر معنی دار هستند. بدیهی است که ازدواج به عنوان یک نهاد اجتماعی اساس و بنیان نهاد خانواده و نیز زیر ساختهای جامعه، بنیاد و شالوده زندگی اجتماعی به حساب می آید.
تشکیل خانواده ضامن بقا و ثبات هر جامعه ای است و بدیهی است که هر گونه اختلال در روند طبیعی شکل گیری آن مانع و مشکل قلمداد شده و تأثیرات ساختاری عمیقی بر اجتماع خواهد گذاشت
ضرورت و اهمیت تحقیق
ازدواج به عنوان مقوله ای اجتماعی به رغم ثبات زیادی که همواره بر نفس آن حاکم بوده، بسیار تحت تأثیر شرایط حاکم بر جامعه جدید قرار گرفته است. هر چند تحولات در ازدواج جوانان امری ضروری و اجتناب ناپذیر است اما آنچه ازدواج در جامعه امروز را متفاوت از گذشته ساخته، دامنه تحولات در ازدواج است که در نتیجه تغییرات بسیار در ساختارهای اجتماعی اتفاق افتاده است.
تردیدی نیست که ساختارهای اجتماعی جدید، شرایط و ضرورتهای جدیدی را برای ازدواج رقم زده و موجب بروز تمایزات آشکاری میان شیوه ها و ساختارهای ازدواج در جامعه سنتی و جدید شده است. مهمترین پیامد تحولات یاد شده، تأخیر در سن ازدواج جوانان دختر و پسر و همچنین وقوع ازدواجهای ناموفقی است که نهایتاً به طلاق و جدایی می انجامد. با تعویق در وقوع ازدواج یکی از نیازهای فطری نسل جوان بی پاسخ می ماند و تبعات ناخوشایند فردی و اجتماعی بسیاری را به دنبال می آورد. پیدایش یأس و ناامیدی و بالاخره افسردگی بروز خلأ عاطفی و احساس تنهایی و همچنین گسترش فساد و فحشا از جمله تبعات نامطلوب تعویق در وقوع ازدواج است که در حال حاضر به شکل مشکل اجتماعی درآمده است.
با بالا رفتن سن ازدواج تعداد زیادی از دختران فرصت ازدواج را از دست می دهند. چرا که به دنبال بالا رفتن میزان تحصیلات و دست یافتن به موقعیت شغلی بهتر، سطح توقعات آنان نیز بالا می رود و ملاکها و معیارهایشان برای انتخاب همسر پیچیده تر می گردد. در این میان مردان حتی در سنین بالاتر تمایل به ازدواج با دختران جوان را دارند.
بدیهی است که جوانان وقتی خود را در حل این مشکلات و موانع ناتوان ببینند و شاهد تلاشهای پیگیر کسی هم نباشند، خواسته هایشان سرکوب می شود، برای ارضای آن به دنبال راههای دیگر - اغلب مشروع و غیر اخلاقی – می روند. شناخت موانع و مشکلات ازدواج قشر جوان و برنامه ریزی جهت تسهیل ازدواج آنان، اقدامی بسنده و لازم وه فواید زیادی برای جامعه دارد که از جمله می توان به مواردی چون : افزایش مشارکت اجتماعی، افزایش همبستگی اجتماعی، ایجاد انگیزه اقتصادی برای کار و تلاش بیشتر در جوانان و کاهش مفاسد اجتماعی در سطح جامعه اشاره نمود.
بیان مسأله
نوعاً هر دختری که به حد بلوغ و رشد رسیده باشد یک کشش و میل باطنی و درونی نسبت به جنس مخالف در خود احساس می کند و این کشش و جاذبه نامرئی با گذشت زمان و بارور شدن قوای جوانی کم کم به تمایلی فوق العاده شدید تبدیل شده تا آنجا که به صورت خواسته های ضروری، لازم و معقول جلوه می کند.
از طرفی تفکیک نقشهای زناشوئی و لزوم سرپرستی خانواده توسط مرد و پدر موجب شده تا مقررات و آداب و رسوم ازدواج به گونه ای تنظیم گردد که دختر جوانی که میل به انس و نزدیکی با جنس مخالف خود را دارد، نتواند تصمیم گیرنده باشد. در جامعه، ما با جمعیت جوان فراوان و خواسته های آنان روبرو هستیم و یکی از ضروری ترین خواسته های آنها ازدواج و تشکیل خانواده است. شاید دختران برای ازدواج کردن، اجباری در شاغل شدن و کسب درآمد برای گذراندن زندگی نداشته باشد اما مردان برای تأمین معاش خود و خانواده باید شاغل باشند و چون ازدواج دختران وابسته به خواستگاری پسران از آنهاست، پس امر ازدواج در اولین گام باید توسط پسران محقق شود و تأخیر ازدواج یا تجرد طولانی دختران جوان در حالت عادی بیشتر معلول شرایط پسران است ولی در گامهای بعدی شرایط دختران نیز بر امر ازدواج تأثیر می گذارد.
از طرف دیگر ازدواج به عنوان واقعیتی اجتماعی همواره با محدودیتها، موانع و مشکلاتی همراه بوده که مانع انتخاب آزادانه افراد در راه گزینش همسر می شود. اگر بخواهیم به ابعاد این نهاد اجتماعی نظر بیفکنیم، متوجه ابعاد زیستی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، روانی و عاطفی آن می شویم که بر نهاد ازدواج تأثیر می گذارند و حتی گاهی اوقات از موانع و مشکلات جدی ازدواج نیز به شمار می آیند. در این زمان چه کسی است که از نظر فرهنگی منکر تفکرات و احساسات نسل جوانی باشد که با پیچیدگی های خاص خود نوساناتی را در خانواده و در جامعه به وجود آورد؟ کیست که بتواند رشد سریع جوانان و تکامل غریزه جنسی آنان که امر ازدواج را مبرم و ضروری می سازد، نادیده بگیرد؟ کیست که بتواند تورم و بحران اقتصادی و معیشتی را که در کاهش آمار ازدواج تأثیر بسزایی دارد، نادیده انگارد؟ کیست که بتواند گرانی مسکن و دشواری تهیه آن را که از قدمهای اولیه تشکیل زندگی مشترک می باشد و جامعه ما به شدت با آن دست به گریبان است را انکار کند؟ و براستی چه موانع و مشکلاتی در سر راه جوانان و مخصوصاً دختران وجود دارد که باعث تأخیر ازدواج آنان شده و در پاره ای از موارد حتی به تجرد قطعی آنان منتهی می گردد؟ زمینه و منشأ این مشکلات را در کجا باید جستجو نمود و ابعاد این موانع و مشکلات کدامند؟
گرچه امروز مسأله ازدواج آنقدر در میان آداب و رسوم غلط و حتی خرافات پیچیده شده که به صورت یک جاده صعب العبور یا غیر قابل عبور برای جوانان درآمده است. بی قطع نظر از این بیراهه ها ازدواج یک حکم فطری و هماهنگ قانون آفرینش است که انسان برای بقا نسل و آرامش جسم و روح مشکلات زندگی احتیاج به ازدواج سالم دارد.
کلودی استروس معتقد است که ازدواج برخوردی است رمانتیک بین فرهنگ و طبیعت یا میان قواعد اجتماعی و کشش جنسی. تمامی این فرآیند منبعث از این واقعیت است که انسان هم موجودی با نیازهای طبیعی است و هم موجودی اجتماعی است.
موانع و مشکلات ازدواج جوانان مسائل بسیار گسترده و پیچیده ای هستند که ریشه در عوامل اقتصادی و اجتماعی، فرهنگی و روانی دارند و به نوبه خود ازدواج را تحت تأثیر قرار می دهند. به طور عمده مشکلات اقتصادی شامل مسائل معیشتی، مادی و ضروری زندگی چون اشتغال مناسب، مسکن، درآمد، هزینه های سنگین برگزاری مراسم ازدواج هستند. مسائل اجتماعی و فرهنگی و روانی نیز بعضاً به صورت مستقیم و یا با واسطه مسائل دیگر بر ازدواج تأثیر می گذارند.
بی اعتنایی در حل مسأله ازدواج جوانان و اعتقاد به رفع خودبخودی و آزاد گذاشتن آنها در این راه بی هیچ قید و شرطی نه تنها به حذف آنها نمی انجامد، بلکه عامل پیدایش مشکلات روحی و اخلاقی دیگری نیز می گردد. این تحقیق در جهت شناسایی علل و عوامل بالا رفتن سن ازدواج دختران و پیامدهای تجرد قطعی آنان می پردازد.
اهداف تحقیق
الف : هدف کلی
هدف کلی این تحقیق، بررسی آثار و علل بالا رفتن سن ازدواج دختران است که در سالهای اخیر باعث کاهش ازدواج و یا تأخیر در ازدواج آنان گردیده است.
ب : اهداف جزیی
1- بررسی نقش تأثیر متغیرهایی چون اشتغال، درآمد، مسکن، مهریه، جهیزیه و هزینه های برگزاری مراسم ازدواج در علل بالا رفتن سن ازدواج دختران و تجرد قطعی آنان.
2- بررسی تأثیر افزایش سطح تحصیلات و اشتغال به تحصیل در علل بالا رفتن سن ازدواج دختران و تجرد قطعی آنان.
3- بررسی نقش موقعیت اجتماعی خانواده و موقعیت اجتماعی دختران در علل بالا رفتن سن ازدواج دختران و تجرد قطعی آنان.
4- بررسی نقش نگرشهای زوجین نسبت به سن ازدواج، افزایش سطح انتظارات زوجین و معیارهای انتخاب همسر مناسب در علل بالا رفتن سن ازدواج دختران و تجرد قطعی آنان.
فرضیات تحقیق
1- چنین به نظر می رسد که اشتغال به تحصیل دختران می تواند در علل بالا رفتن سن ازدواج دختران و تجرد قطعی آنان مؤثر باشد.
2- چنین به نظر می رسد که افزایش مهریه و جهیزیه دختران می تواند در علل بالا رفتن سن ازدواج دختران و تجرد قطعی آنان مؤثر باشد.
3- چنین به نظر می رسد که افزایش سطح انتظارات دختران و پسران می تواند در علل بالا رفتن سن ازدواج دختران و تجرد قطعی آنان مؤثر باشد.
4- چنین به نظر می رسد که معیارهای انتخاب همسر از نظر دختران و پسران می تواند در علل بالا رفتن سن ازدواج دختران و تجرد قطعی آنان مؤثر باشد.
5- چنین به نظر می رسد که نداشتن مسکن می تواند در علل بالا رفتن سن ازدواج دختران و تجرد قطعی آنان مؤثر باشد.
6- چنین به نظر می رسد که هزینه های سنگین برگزاری مراسم ازدواج می تواند در علل بالا رفتن سن ازدواج دختران و تجرد قطعی آنان مؤثر باشد.
نظریه پارسنز
یکی از با نفوذترین نظریه ها در این زمینه از سوی تاکلوت پارسنز شده که در دهة 1960 به وسیلة فرانسوا بوریکودر فرانسه نیز طرح گردید، می باشد. باید توجه داشت که عنوان مقاله ای که عقاید پارسنز را خلاصه می کرد به جنبه مردم شناسی مفهوم خویشاوندی اشاره داشت واین واقعیتی است که جامعه شناس هایی که بعدها به شرح افکار او پرداختند کمابیش نادیده گرفتند. آنچه را که پارسنز گفت، می توان در تعدادی احکام علمی خلاصه کرد که آتش مجادلات شدید ایدئولوژیک را بر افروختند، جدلهایی که هنوز هم آثار آنها احساس می شوند. به نظر پارسنز فرآیند توسعه صنعتی به بروز اشتقاق در خانواده منجر شده است وعلت این تحول نخست جدا ساختن خانواده از شبکه خویشاوندی وسپس تقلیل گروه خانوادگی به خانواده هسته ای کوچک بوده است ودر نتیجه خانواده تمام عملکردهای تولیدی، سیاسی ودینی خود را از دست داده وصرفاً به واحد سکونت ومصرف تبدیل شده است. تمام عملکردهای اقتصادی وآموزشی خانواده بین خانواده ودیگر نهادها تقسیم شده است وتنها کارکرد مهمی که باقی مانده، فراهم آوردن عوامل جامعه پذیری کودکان وبرتر از همه شرایط کسب تعادل روانی برای بزرگسالان است. این گروه خانوادگی منزوی وجدا از خویشاوندان دیگر بر اساس ازدواج بین والدین بنا شده است که آزادانه یکدیگر را بر گزیده اند. ساخت ارزشی گروه نیز عقلانی وعملگرایانه است. ایفای نقشهای تخصصی مردانه وزنانه به دوام خرده نظام خانواده در چارچوب نظام اجتماعی کمک می کند. پدر نقش ابزاری را بر عهده دارد، زیرا حلقه ارتباطی بین خانواده وجامعه تلقی شده است ونیازهای مادی خانواده را تأمین می کند وزن نقش بیانگر خانواده را ایفا می کند.
تز پارسنز تا آنجا که انگاره خانواده معاصر به خوبی با ویژگیهای جامعه امروزی سازگار است را باید دیدگاهی کارکرد گرا تلقی کرد. به ویژه اینکه گسیختگی رشته های پیوند خانوادگی بود که تحرک اجتماعی، یعنی پیش شرط توسعه اقتصادی وعامل ایجاد کننده آن را امکان پذیرتر ساخت. این نظر با انتقادات بسیاری مواجه شد و پارسنز بعدها توضیح داد که منظور او سخن گفتن از خانواده تک هسته ای منزوی در یک چارچوب ساختاری بوده است. با وجود این توضیح، دیدگاه پارسنز چنان هیاهویی در پی آورد که دیگر نمی توانست درانحصارخود او باقی بماند. زمانی که جان موجی دربررسی خویش از پژوهشهای جامعه شناسی مربوط به روابط بین مسکن وخانواده و نهاد خویشاوندی را خاطر نشان می سازد، ثابت شده است که بخش اعظم نظرات پارسنز نادرست بوده است.
در یک رشته پژوهشهای متوالی همین منتقدین به نحوی قانع کننده نشان داده اند که انزوای اجتماعی خانواده هسته ای ( تک هسته ای ) از شبکه خویشاوندی به عنوان پدیده ای متمایز از انزوای ساختاری بروز نکرده است. در واقع در تمام جوامع شناخته شده بشری، کنش بین اعضای یک گروه خویشاوندی ادامه دارد و این تماسها با مشورت، حمایت روانی در قبال هویت خانوادگی، کمک مالی، یاری در پرورش کودکانه و کارهای خانه داری همراه بوده اند. جملات فوق در واقع آنچه را که مرد شناسان اجتماعی، روابط خویشاوندی می نامند، در قالب اصطلاحات جامعه شناسی بیان می دارد. در این راستا برخی از این جامعه شناسان که ارتباط بین خانواده و توسعه صنعتی را بررسی می کرده اند، عملاً دیدگاه پارسنز را تأیید کرده اند، که از میان به بیان یکی از آنها که کتابی با نام ایجاد طبقه کارگر انگلیسی، به توصیف انقلاب صنعتی می پردازدٍ وی ادوارد تامپسون است، که در این رابطه می گوید:
در هر مرحله از تفکیک تکامل تخصصی- صنعتی ضربه ای نیز بر اقتصاد خانواده وارد می آمد و در روابط متداول بین زن ومرد و والدین و فرزندان اثر مخربی می گذاشت و شکافی بارز را بین کار وزندگی پدید می آورد. یکصد سال کامل طول کشید تا عوایدی از این تفکیک به شکل ابزار صرفه جویی کار در منزل، یعنی وسایل مدرن خانه داری نصیب زنی بشود که در خارج از خانه شاغل بود. در طول این دوره زنگ کارخانه ها هر بامداد خانواده را با خشونت از هم می پاشید.
در این رابطه مورخین و مردم شناسان به طور کامل با این نظر مخالفت کرده اند.
جهت دریافت فایل آمار ازدواج دختران در شهرستان فیروزآباد لطفا آن را خریداری نمایید
دسته بندی | علوم اجتماعی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 183 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 40 |
اشتغال غیر رسمی سالمندان در دوران بعد از بازنشستگی
با توجه به در صد بالای جوان بودن جمعیت کشور ایران و لزوم برنامه ریزی هایی جهت تأمین نیازهای این جمعیت برای آینده شان به ویژه در سن کهولت (بالا رفتن درصد سالمندی در چند سال آینده ) ، مطالعه ی مسأ له ی سالمندان در ایران از اهمیت بالایی برخوردار می گردد.
در این تحقیق قصد آن داریم تا یکی از مسایل سالمندی که درصد بالایی از سالمندان در ایران با آن روبرویند ؛ یعنی " اشتغال در دوران بعد از بازنشستگی" را مورد مطالعه قرار دهیم.
ابتدا سالمند و سالمندی را در منابع مختلف و از دید خود سالمندان مورد تعریف و بررسی قرار می دهیم ..
مشاهده خواهیم کرد که چه فاکتورهایی در این تعاریف نقش اساسی را بازی می کنند .
سپس می پردازیم به مسأله ی اصلی تحقیق ؛ اینکه دلایل رجوع افراد به فعالیت اقتصادی و مشاغل غیر رسمی چه چیز هایی می تواند باشد؟
تا چه حد بحث نیاز های سالمندان و برخورد جامعه با افراد سالمند در این رجوع مجدد به اشتغال مطرح است ؟
آیا ویژگی های زیستی نیز در این رجوع نقش خواهد داشت ؟
در این در واقع ما در این تحقیق به سؤالات اصلی زیرپاسخ خواهیم داد :
تعاریف سالمند و سالمند ی چیست ؟
. چرا افراد سالمند پس از بازنشستگی به اشتغال می پردازند ؟
آ نچه در اینجا تحت عنوان " اشتغال غیر رسمی سالمندان " مطرح می شود ، در واقع در ارتباط با افرادی است که این افراد ، مردان با محدوده ی سنی 59 تا 80 سال می باشند و بعد از بازنشستگی از شغل اول خویش ، به کار فروش بلیط شرکت واحد مشغول می باشند.
" یکی از پدیده های زمان ما که جای کمترین مقابله در آن وجود دارد و پیشرفت آن به طریق مطمئن صورت می گیرد و به راحتی می توان وضع آن را در آینده پیش بینی کرد و شاید بیشترین عواقب را در خود پنهان دارد ، امر کهنسال شدن جمعیت است . "
( دوبوار،1365،ص 357)
" در حال حاضر تعداد سالمندان جهان به ششصد میلیون نفر رسیده و پیش بینی می شود تا سال 2050 جمعیت سالمندان جهان به دو میلیارد نفر برسد که معادل بیست و دو درصد جمعیت جهان در آن زمان خواهد بود . " ( httpwww.nioc.org )
کشور ایران نیز مانند بسیاری از کشورها ازین قاعده مستثنا نیست و رفتن آن به سوی یک جمعیت کهنسال را به روشنی می توان مشاهده کرد .
در حال حاضر ساختارسنی کشور ایران که درصد بالایی از آن نشاندهنده ی جمعیتی جوان می باشد و " ضریب سالمندی کل کشورکه در سال 65 ، تنها برابر با 68/6 درصد و 75 برابر با 93/10 درصد است " ، خود به نوعی گویای این مطلب می باشد. ( انتشارات کتاب آشنا ،1381، ص 7 )
بنابراین ما تا چند سال آینده با درصد بالایی از جمعیت سالمند روبرو خواهیم بود، لذا برنامه ریزی جهت رفع مشکلات پیش بینی شده و نشده و تأمین نیازهای این گروه جمعیتی بایستی در رأس کارهای مطالعاتی و برنامه ریزی های مهم کشور قرار بگیرد.
اما پیری ، " درایران سن پیری تعریف نشده است . ولی اگر شروع دوره پیری را زمان بازنشستگی کامل از خدمت محسوب کنیم طبق قانون تأمین اجتماعی سن پیری برای مردان 60 سالگی و برای زنان 55 سالگی می باشد و طبق قانون استخدام کشوری سن بازنشستگی برای مردان و زنان 65 سالگی است . " ( httpwww.tebyan.net)
به دلیل دستاوردهای توسعه در بهبود ارتقای وضعیت بهداشت و فن آوری پزشکی و پیشرفت دانش و ... امید به زندگی را افزایش داده است ؛ پدید ه ی پیر شدن جمعیت از نتایج مثبت توسعه به شمار می آید .
اما در کشورهای در حال توسعه (مانند کشور ایران ) می تواند عوارض و پیامدهای منفی نیز داشته باشد.
این پیامدها درابعاد مختلف اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی خود را به شکل بارزی نشان میدهد .
به طور کل سالمندی به همراه خود مسایل بیشماری را به همراه دارد که تلاشم در این تحقیق براین است که با تو جه به اینکه اشتغال سالمندان پدیده ای رایج در کشور ایران می باشد ، کمی دقیق تر به این مسأله و دلایل آن و تا حد امکان پیامدها و نتایج آن بپردازم .
لذا بر آن شدم این کار را بر روی گروهی از سالمندان متمرکز کنم تا بتوانم به طور دقیق تر و عمیق تر مسایل و مشکلات این گروه را مورد مطالعه قرار دهم.
این گروه از سالمندان ، مردان با محدوده ی سنی 59 تا80 سال می باشند و بعد از بازنشستگی از شغل اول خویش (بنا به دلایل مختلف ) ، به کار فروش بلیط شرکت واحد مشغول می باشند.
در این تحقیق سعی شده است که به تعریف سالمندی در منابع و از دید گاه خود افراد و علاوه برآن توصیف سیستم کاروشغل آنان و مشکلات آن و همچنین تحلیل علل وجود این مسأله" اشتغال غیر رسمی سالمندان پس از دوران بازنشستگی " پرداخته شود.
طرح مسأله :
همان طور که از نام انسان شناسی فرهنگ و توسعه برمی آید با دو مفهوم مهم سرو کار داریم : فرهنگ و توسعه.
بنابراین مسایلی که دراین شاخه از انسان شناسی مورد مطالعه قرارمی گیرند به نوعی ، با این دو مفهوم در ارتباط متقابلی قرار خواهند داشت.
موضوع این تحقیق " اشتغال غیر رسمی سالمندان " نیز دارای همین وضعیت می باشد .
به عبارتی رابطه ی اشتغال سالمندان با فرهنگ و توسعه بدین صورت قابل شرح می باشد : الف: رابطه ی سالمندی با فرهنگ و توسعه : از یک سو ما افرادی را تحت عنوان سالمند مورد مطالعه قرارخواهیم داد که در تعریف از سالمندی درفرهنگ هرجامعه ( جدای از فاکتور سن ، که محدوده ی سنی سالمندی در تمامی کشورها تقریبا نزدیک به هم می باشد.) عوامل دیگری نیز مؤثر خواهد بود که با توجه به فرهنگ هرجامعه این تعاریف متفاوت خواهد بود.
از سوی دیگر ما سالمندان را به عنوان گروهی در کنار سایرافراد و گروه های جمعیتی یک کشور( کودکان ،جوانان و ...) داریم که در برنامه ریزی ها ی توسعه ای کشور(در ابعاد اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی ) به آنان توجه می شود .
با این تفاسیرمی توان سالمندی را یک پدیده ی فرهنگی دانست.
ب : رابطه ی اشتغال با فرهنگ و توسعه : مشاغلی که افراد یک جامعه در آن به فعالیت می پرداند خود یک پدیده ی فرهنگی می باشد .
اینکه چه مشاغلی در یک جامعه وجود دارد ، گرایش افراد با گروههای سنی مختلف کشورها به چه مشاغلی است وبه چه صورت می باشد و... .
همچنین با توجه به عوامل جغرافیایی و زیستی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی موجود در یک کشور ما می توانیم تنوع مشاغل را با توجه به این عوامل داشته باشیم .
همچنین بحث اشتغال در ارتباط مستقیمی با بحث توسعه (به ویژه در بعد اقتصادی آن ) قرارمی گیرد.
چگونگی شکل مشاغل ؛ مثلا ً در قالب های رسمی وغیر رسمی ، دولتی و خصوصی و... ، چگونگی وضعیت افراد شاغل در کشور وچگونگی کسب در آمد آنان و غیره و برنامه ریزی در جهت حل مشکلات مربوط به این مسأله ، خود یک مسأله ی توسعه ای به شمار می آید.
اما رشته ی پیوند این دو مبحث مهم را می توان از طریق این شاخه از انسان شناسی یعنی انسان شناسی فرهنگ و توسعه مورد مطالعه قرار داد.
در این تحقیق بناست تا با نگاه از این شاخه از رشته ی انسان شناسی ، بخشی از این مسأله را ( اشتغال غیررسمی سالمندان) ، " یعنی اشتغال سالمندان در دوران بعد از بازنشستگی " در شهر تهران با طرح این مسأله مهم که چرا افراد سالمند پس از بازنشستگی به اشتغال روی می آورند را ، با مطالعه برتعدادی از افراد سالمند شاغل در باجه های فروش بلیط شرکت واحد را مورد بررسی قرار دهیم .
پرسش های تحقیق :
پرسش های تحقیق ما از مجموعه ی یکسری سؤالات جزئی تشکیل شده است که این سؤالات در میدان تحقیق از افراد مورد مطالعه پرسیده شده و هدفم از طرح این سؤالات ، یافتن پاسخ برای دو سؤال اصلی کار پژوهشی می باشد .
پرسش های اصلی این کار پزوهشیاز این قرارند :
آنچه که مرا واداشت تا فروشندگان بلیط شرکت واحد را بعنوان افراد مورد مطالعه برای این تحقیق انتخاب کنم بنا بر ویژگی های بود که این گروه داشت :
اما روش ها یی که در این تحقیق به کار برده شد عبارتند از :
روشهای اسنادی ، اینترنت ، مشاهده ، مصاحبه ، یادداشت برداری ، ضبط صدا و عکس برداری.
در مورد روش اسنادی باید گفته شود که متأسفانه منابعی که به طور مستقیم به اشتغال سالمندان بپردازد بسیار کم بود و من تنها یک منبع یافتم .
درمورد اینترنت نیزوضع تقریبا به همین شکل بود .
قبل از اینکه در مورد مصاحبه ها صحبت کنم باید بگویم برای آشنایی بیشتر با موضوع ، مسایل سالمندان و اشتغال آنان ، ابتدا با افرادی که در پارک ها بودند صحبت کردم که معمولا از لحاظ تحصیلات به نسبت فروشندگان بلیط در سطح بالاتری بودند و معمولا با سؤالات من برخورد مناسب تری داشتند ، اما در مورد فروشندگان بلیط گاهی رفتارهای تندی داشتند و به همین دلیل من سعی می کردم بیشتر مطالب را یادداشت کنم و شرایط ضبط صدا و عکس برداری بسیار دشوار بود و تنها در مواردی موفق به این کار شدم .
مثلا ً در مورد بحث نشان دادن امکانات موجود در باجه های بلیط که افراد خودشان بایستی آن را فراهم کنند ، استفاده از عکس می توانست کمک زیادی به من بکند ،اما در شرایطی که در آن قرار داشتم این امکان برایم وجود نداشت.
یکی از تجربیات من در این کار این بود که سعی کنم سؤالاتم را بسیار جزیی کنم : مثلا ً یکی از سؤالات من این بود : " از دولت ونظام و مسئولین چه انتظاراتی دارید؟ "
که این سؤال در جهت شناخت نیازهای سالمندان از دید آنان بود ، گاهی حس می کردم که این مسأله سبب می شد که آن ها فکربکنند که من ازطرف سازمان خاصی برای پرس وجو آمده ام که این مسأله بیشتر در مورد فروشندگان بلیط پیش آمد.
مثلا ً می پرسیدند : " مأ مور دولتی ؟ " یا " کارمند کجایی ؟ " یا اینکه آدرس محل زندگی خود را می دادند که " با رئیست بیا ببین ... " ؛ بنابراین از یک جایی از تحقیق به بعد تصمیم گرفتم این سؤال را حذف کنم و برای دستیابی به آنچه می خواهم ، به صور دیگر سؤالاتم را بپرسم .
همچنین باید بگویم که بهترین روش در کار تحقیق ، مصاحبه هایی بود که با افراد داشتم ، چون می توانستم این مسایل را از نزدیک لمس کنم .
در این بخش آنچه که از مجموع مطالعات اسنادی و آنچه که در میدان تحقیق به آن دست یافتیم ، در قالب دو سؤال اصلی مطرح کرده و در صدد پاسخگویی به آن برآمدیم .
در این تحقیق قصد آن داریم تا یکی از مسایل سالمندی که درصد بالایی از سالمندان در ایران با آن روبرویند ؛ یعنی " اشتغال غیررسمی در دوران بعد از بازنشستگی" و علل آن را مورد مطالعه قرار دهیم.
الف ) تعاریف سالمند و سالمند ی چیست ؟
1- الف ) تعریف سالمند و سالمندی با رجوع به برخی منابع مکتوب ( اسناد ، اینترنت و... ) چیست ؟
2- الف ) تعریف سالمند و سالمندی از دیدگاه خود افراد سالمند چیست ؟
ب ) چرا افراد سالمند پس از بازنشستگی به اشتغال روی می آورند ؟
1- ب) چه کسانی کار فروش بلیط را انجام می دهند ؟
2- ب) سیستم اشتغال (غیر رسمی ) در باجه های فروش بلیط به چه صورت می باشد؟چه مشکلاتی دارد؟
3- ب ) دلیل اصلی آن ها که به اشتغال بعد از بازنشستگی روی آورده اند چیست؟
این بخش از کار شامل تحلیل این مسأله با استناد به دو منبع زیرانجام می گیرد :
" اصطلاحاتی مانند سالخورده ،سالمند ،پیر ،کهنسال ،مسن برای افرادی به کار می رود که بیش از 60سال داشته باشند. " ( بررسی مسائل سالمندی در ایران و جهان،1381، ص 105)
" سالخوردگی یکی از جنبه های مهم اجتماعی شدن است و فرایندی در طول حیات می باشد ، که در جریان آن فرد هنجارها و ارزش های فرهنگی یک جامعه ی خاص را می آموزد.
می دانیم که عملا ً تمامی مراحل سالخوردگی به گونه ای یکسان مورد توصیف قرار می گیرد و برای این مراحل ، تعاریف متفاوت وجود ندارد.
" امروزه متخصصان پیری شناسی ((Gerontology از تعریف سالخوردگی دست کشیده اند و حتی به دیگران نیز توصیه می کنند دست از این تلاش بردارند ، چرا که کار زیادی می طلبد و نتیجه ی کمی خواهد داشت .
اما با این حال پیری شناسان از تعریف دقیق پیری ، با در نظر گرفتن گروه کثیری که در محدوده ی سنی 60 سالگی به بعد قرار دارند به عنوان یک گروه واحد ، که به نظر دور از واقعیت می نماید ، یاد می کنند. " (علیخانی ،1381 ، ص 11و 12 )
علی رغم وجود این مسأله ما در منابع مختلف تعاریف بسیاری از این دو مفهوم مشاهده می کنیم :
اما پیری چیست ؟
" پیری عبارت است از اضمحلال تدریجی در ساختمان ار گانیسم بدن که در اثر بیماری وحوادث نبوده ، بلکه در اثر دخالت عامل زمان پیش می آید .
پیری از ابعاد و زوایای مختلف :
زیست شناسی : مرحله ای است طبیعی و پیش پایانی در ادمه ی روند تولد و مرگ .
ریاضی : بالارفتن عددگاه شمار روزهای زندگی است .
اجتماعی : پیری دورانی از زندگی است که شخص قادر به ادامه ی زندگی خود بطور مستقل نبوده و محتاج به کمک دیگران می گردد .
قانونی : مرحله ای از زندگی است که شخص بالطبع یا بالاجبارازانجام وظائف منظم قانونی و یا روزمره خود بایستی معاف و بازنشسته گردد .
ادبی : از نظر ادبی بالاخص در ادبیات غنی فارسی و عرفانی اشارات و استعارات بدیعی تحت عناوین " پیر" ، " پیر دیر " ، " پیر میکده " ، " پیرمیفروش " ، " پیر طریقت " موجود است که در حقیقت تعبیری زیبا از مرشد ، راهنما ، پیش کسوت و بزرگتر و تعبیراتی مشابه آن است . " ( بررسی مسائل سالمندی در ایران و جهان ،1381 ،ص74 )
" در جهان امروز، سالمندی مفهوم انفرادی و انتزاعی خود را از دست داده و مفاهیم سیاسی ، اقتصادی و جمعیتی پیدا کرده است.
جمعیت شناسان، گروه اصلی جمعیت را به سه دسته تقسیم می کنند :
جمعیت غیر فعال و غیر مولد که از تولد تا 15 سالگی را شامل می شود.جمعیت فعال و مولد که 16 تا 64 سالگی را در بر می گیرد و جمعیت سالخورده که شامل انسانهای 65 ساله به بالا هستند.
بنا به تعریف و توصیف سازمان بهداشت جهانی، سالمند به کسی گفته می شود که سن 60 سالگی را پشت سر گذاشته باشد . " ( httpwww.nioc.org )
اما تعریفی که معاونت توانبخشی و نگهداری سالمندان سازمان بهزیستی کشور از سالمند ارائه می دهد بدین شکل می باشد :
" سالمند: به فردی اطلاق می گردد که بیش از 60 سال سن داشته و به علت پیامدها و عوارض ناشی از کهولت سن و تغییرات فیزیولوژیکی که در بدن وی در اثر افزایش سن بوجود میاید نیاز به مراقبت و توانبخشی دارد و از نظر سنی به سه گروه، سالمند جوان (70-
60 سال ) ، سالمند میانسال ( 80-71 ) و سالمند پیر (81 به بالاتر) تقسیم می گردند و از نظر میزان وابستگی به 3 گروه سالمندان مستقل- سالمندان نیمه مستقل و سالمندان وابسته تقسیم میشوند :
1. سالمند مستقل
2. سالمند نیمه مستقل
3. سالمند وابسته
سالمند مستقل: سالمندی که از حافظه خوبی برخوردار می باشد و توان انجام کارهای روزمره (ADL) زندگی خود را در مراکز نگهداری دارا می باشد و فقط در انجام کارها نیاز به نظارت دارد.
سالمند نیمه مستقل: سالمندی که در انجام بعضی و یا بخشی از کارهای روزمره زندگی خود در مرکز نگهداری نیاز به کمک دارد.
سالمند وابسته: سالمندی که وابسته به تخت می باشد و یا اینکه مبتلا به بیماری الزایمر شدید بوده و توان انجام کارهای روزمره خود را ندارد .
تبصره :کارهای روزمره زندگی: کارهای روزمره زندگی شامل غذاخوردن ، لباس پوشیدن ، حمام رفتن ، توالت رفتن و به خود رسیدن (شانه کردن، آرایش کردن، تراشیدن ریش و ... می باشد . " (httpwww.behzisty.ir )
" در برخی از کشورها ی صنعتی در طی چند دهه ی گذشته ، سالمندان را تحت عناوین خاصی طبقه بندی کرده اند که هدف در ابتدا ،احتمالا ً دوری از کاربرد کلماتی مانند " پیر" ، "سالخورد ه " ، "سالمند" و کلمات مشابه بوده است . براین اساس است که از سال های 1950 به بعد در فرانسه واژه ی " سن سوم " به کارگرفته شد و درامریکا و انگلستان واژه ی " شهروندان ارشد " متداول گشت و در مواردی ، آن هایی را که در سنین بالاتر ( بیش از 80 سال ) بودند ، و مشکلات جسمی و روانی بیشتری داشتند تحت عنوان "سن چهارم " نیز نامیدند ." ( بهبودی ، 1358، ص 43 )
لذا با توجه به بحثی که در اینجا آمده ( برخورد کشورها با سالمندی و ابداع کلماتی جدید برای آن ) می توانیم دو نوع برداشت از آن بکنیم :
از یک سو ، واژه ی سالمندی با خود به گونه ای دارای بعد منفی (( پیرشدن افراد و مسایل خاص این دوره و تحلیل سایرین از این گروه ؛ مانند اینکه هرچه سن افراد بالاتر می رود ، افراد به خلق و خوی دوره ی کودکی باز می گردند و یا اینکه تأثیر برخی بیماری ها ( آلزایمر و ...) بر روی چگونگی عملکرد آنان و باور این مسأله از سوی اکثرافراد در مورد دیگران و نه در مورد خودشان و ... )) می باشد .
دوبوار در کتاب کهنسالی خود به این مسأله اشاره می کند : " پیری معمولا ً تا زمانی که گریبان انسان را نگرفته است تنها به صورت پدیده ای است که بر دیگران واقع می شود .
بدن سان آشکار می گردد که چرا جامعه ی ما تلاش دارد تا ما را از دیدن خودمان به هنگام برخورد با کهنسالان منع کند .
ما باید از فریفتن خویش دست برداریم ... " ( دوبوار، 1365، ص 8 )
ما این مسأله را در بسیاری از کشورها مشاهده می کنیم .
ثانیا ً می توانیم اینگونه تفسیر کنیم که در کنار این وضعیتی که در بالا مطرح شد از بعد مثبت این واژه نیز به قضیه نگاه کنیم و آن مسأله ی اخلاقی بحث سالمندی است که به نوعی ادای احترام به سالمندان می باشد و استفاده از تجربیات آنان و حتی رجوع به آنان در بسیاری از تصمیم گیری های مهم زندگی ، که به آنان به دید یک منبع و مرجع و در مواردی الگو نگاه می شود که ما آن را در قالب فرهنگ ایرانی نیز مشاهده می کنیم .
به طور مثال در قالب کلماتی چون " ریش سفید ، بزرگ خانواده و ... " به وضوح مشاهده می کنیم ، تا جایی که حتی در ادبیات نیز به این موضوع اشارات مختلفی شده است :
" آنچه در آینه جوان بیند پیر در خشت خام بیند "
اما فاکتورها ی مهمی که از تعاریف موجود در این منابع و ترکیب نظریات موجود در آن بدست آوردیم به این شکل می باشد :
جهت دریافت فایل اشتغال غیر رسمی سالمندان در دوران بعد از بازنشستگی لطفا آن را خریداری نمایید
دسته بندی | علوم اجتماعی |
بازدید ها | 2 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 40 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 58 |
خانه امید(مرکز نگهداری کودکان خیابانی)
ویژگیهای جغرافیائی و اقلیمی منطقه :
موقعیت جغرافیایی- موقعیت طبیعی- زمین لرزه- ویژگیهای اقلیمی- احکام و ضوابط طراحی
ویژگیهای جغرافیایی و اقلیمی منطقه
محل مورد نظر برای طراحی، در منطقه دو، شهرداری تهران واقع میباشد. مطالعه ویژگیهای اقلیمی پروژه حاضر، بر اساس آمار 15 ساله (1344-1359 هـ .ش) ثبت شده در ایستگاه کلیماتیک مستقر در نمایشگاه بینالمللی تهران انجام مییابد. ایستگاه نمایشگاه بینالمللی در ارتفاع 1541 متری با عرض جغرافیایی 57 35 شمالی و طول جغرافیایی 25 51 قرار گرفته است.
در ابتدا توضیحاتی کلی در مورد موقعیت جغرافیایی شهر تهران آورده شده و سپس به تفصیل ویژگیهای اقلیمی منطقه مورد نظر بررسی شده است.
هدف از این مطالعات دستیابی به اطلاعاتی است که از طریق آن، میتوان معماری بناهای مورد نظر را تا حد امکان با شرایط و مقتضیات اقلیمی انطباق داد و شرایط زندگی و یا بهرهگیری از فضاهای مجموعه را با وضعیت آب و هوایی محیط تنظیم نمود.
1-2- خلاصه روند دویست ساله توسعه و گسترش شهر تهران
شهر تهران از حدود دویست سال پیش که پایتخت اعلام شد تا به امروز تحولات بسیاری را از سر گذرانیده است و طی ادوار مختلف توسعه، به کلان شهر کنونی تبدیل شده است. شهر تهران عمدتاً در سه مقطع گسترش یافته است؛ اول در زمان صفویه و قاجاریه، دوم در زمان پهلوی اول و سوم در زمان پهلوی دوم. حرکت طبیعی گسترش شهر تهران طی دوران صفویه و قاجاریه و به حکومت رسیدن رضاشاه، دچار تحولات جدیدی شد. وسعت شهر تهران طی دوران کوتاه حکومت وی به سرعت افزایش یافت و از حدود 24 کیلومتر مربع در سال 1301 هـ . ش به حدود 45 کیلومتر مربع در سال 1320 هـ .ش رسید. یعنی مساحت شهر در ظرف کمتر از 20 سال، تقریباً دو برابر شد. هسته مرکزی شهر نیز با توجه به جاذبه شمال شهر و شمیرانات به طرف آن کشیده میشود، به طوریکه امروزه مرکز تهران از بازار به خیابان انقلاب تغییر مکان داده است، یعنی 4 کیلومتر حرکت کرده است. در نقشههای گسترش شهر تهران در دورههای مختلف، این تغییرات به وضوح دیده میشود. جمعیت شهر تهران در طی سالهای 1166 هـ . ش تا 1365 هـ . ش از بیست هزار نفر به 6 میلیون نفر رسید. یعنی 300 برابر و وسعت شهر از 2/7 کیلومتر مربع به 620 کیلومتر مربع رسید یعنی وسعت شهر 76 برابر شد. (1)
2-2- موقعیت جغرافیایی
شهر تهران در دامنه جنوبی کوههای البرز و حاشیه شمالی کویر مرکزی ایران، در دشتی نسبتاً هموار واقع شده که شیبش از شمال به جنوب است و به وسیله دو رود اصلی کرج در باختر و جاجرود در خاور همراه با رودهای فصلی جعفرآباد یا دربند، دارآباد، درکه و کن که همگی از شمال به جنوب جریان دارند، مشروب میگردد. شهر تهران از نظر جغرافیایی در عرض شمالی 35 و 35 تا 50 و 35 و طول خاوری 4 و 51 تا 33 و 51 قرار دارد و ارتفاعش در جنوب (پالایشگاه تهران) 1160 متر و در نواحی مرکزی (پارک شهر) 1210 متر و در شمال (سعدآباد) 1700 متر است. دشت تهران به طور کلی دارای آب و هوایی گرم و خشک است و فقط نواحی شمالیاش که در دامنههای کوهستان البرز واقع است، اندکی متعادل و مرطوب میباشد.
هوای شهر تهران در تابستان گرم و خشک و در زمستان معتدل و سرد است. حداکثر دمای ثبت شده حدود 44 درجه و حداقل 8/14- درجه و متوسط سالانه آن حدود 7/16 درجه سانتیگراد است. متوسط بارندگی حدود 320 میلیمتر و دامنه تغییرات آن از 200 تا 400 میلیمتر، از سالی به سال دیگر نوسان دارد. از نظر زمین لرزه، تهران جزء مناطق پرزیان (8 تا 10 درجه مرکالی) محسوب میگردد. (2)
3-2- موقعیت طبیعی
شهر تهران در بخشی واقع شده، که از نظر طبیعی بزرگترین تغییرات را در کنار خود دارد. دریای مازندران در فاصله جغرافیایی 120 کیلومتری محدوده تهران قرار دارد. رطوبت و بارندگی زیاد در سواحل آن، نواحی سرسبز شمالی را ایجاد نموده و هوای معتدل را به طرف جنوب هدایت میکند. سلسله جبال البرز، تهران را از سواحل دریای مازندران جدا نموده و مناظر کوهستانی شمال شهر را به وجود میآورد. منطقه تهران در دامنه بلندترین ارتفاعات البرز قرار گرفته، که از شمال به جنوب دارای شیبتندی میباشد. برودت هوای کوهستان و اختلاف درجه آن با دشتهای گرم منطقه جنوب تهران، وزش باد خنکی را از جانب شمال به جنوب باعث میشود. در جنوب شهر تهران ناحیه بیابانی قرار گرفته و هوای آن گرم و خشک است. در قسمت غربی دشت قزوین قرار گرفته که یکی از مناطق حاصلخیز جنوب کوههای البرز را تشکیل میدهد. (3)
4-2- پهنهبندی خر زمین لرزه در تهران
مطالعات زمینشناسی نشان میدهد که اصولاً شهر تهران در منطقه زلزله خیز قرار دارد و با توجه به این نکته، لازم است که در ساخت و سازهای تهران به این نکته توجه کامل شود. اما در همین رابطه بخشهایی از گستره تهران در مناطقی از پهنه زمین لرزه قرار دارند که لازم است از ساخت و ساز در این نقاط اجتناب شود. این مناطق عموماً در شمال تهران متمرکز شده و مجموعهای از این نقاط نیز در جنوب شهر تهران به سمت غرب تمرکز یافتهاند. لذا در تمامی طراحیها، مسئله زلزله خیزی باید مد نظر قرار گیرد. در ایران فعالیتهای مختلفی جهت شناسایی این پدیده مخرب صورت گرفته، که در نهایت منجر به تدوین آئیننامه طرح و محاسبه ساختمانها در برابر زلزله (نشریه شماره 82 مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن) شده است. با توجه به این آئیننامه، سازه باید حتیالامکان با پلانی ساده و متقارن طراحی گردد. همچنین باید دارای سیستم فلزی یا بتنی باشد و قدرت انتقال نیروهای زلزله را داشته باشد. (3)
5-2- ویژگیهای اقلیمی
؟؟؟؟؟؟؟؟ نمیتوان نشان داد، تهران به 5 حوزه اقلیمی تقسیم شده است لذا با در نظر گرفتن این مطلب تنها آمار مربوط به حوزه مورد نظر بررسی شده است.
1-5-2- دما
بر اساس امار تحلیل شده 15 ساله ایستگاه نمایشگاه بینالمللی تهران، سردترین ماه سال، دی با حداقل 4/3- درجه و گرمترین ماه تیر با حداکثر 4/33 درجه است. برای گرمایش با توجه به حرارت پایین میتوان از وسایل مکانیکی خصوصاً نوع غیر مرطوب آن در ساختمانها استفاده کرد. به طور کلی آب و هوای حوزه شمالی تهران در تابستان نسبتاً مناسب و در زمستان سرد است. مطلق درجه حرارت ثبت شده در طی 15 سال در حوزه شمالی حداقل 5/13- درجه و حداکثر مطلق 39 درجه است. میانگین مطلق درجه حرارت در فصول مختلف سال در این حوزه از 5/7- تا 7/35 تغییر میکند. (4)
2-5-2- میزان بارش
بر اساس آمار بارندگی دوره 15 ساله (1344 تا 1359) در حوزه شمالی شهر تهران، میزان بارندگی در این منطقه از 300 تا 500 میلیمتر در فصول مختلف سال متغیر بوده است و حداکثر میزان بارندگی در ماه اسفند به میزان 82 میلیمتر است. در ماههای آذر، دی و بهمن، بارندگی در این حوزه متداول است. ماههای خرداد، تیر، مرداد و شهریور با بارندگی محدود از کم بارانترین ایام در این حوزه میباشد. با توجه به نمودار میانگین دمای روزانه و بارش ماهانه، فصل خشک حوزه شمالی، از ماه تیر شروع شده و تا شهریور ادامه مییابد. حداکثر مطلق ثبت شده بارندگی طی یک ماه در این حوزه 185 میلیمتر است و میانگین مجموع بارندگی سالیانه در طی این 15 ساله 409 میلیمتر گزارش شده است. (4)
3-5-2- رطوبت نسبی
متوسط حداکثر میزان رطوبت نسبی در حوزه شمالی مربوط به ماههای آذر و دی است که میزان رطوبت به 76 تا 79 درصد میرسد و حداقل آن مربوط به ماههای تیر، مرداد، شهریور میباشد که این میزان بین 40 تا 43 درصد است. از رابطه بین میزان رطوبت و دما استنباط میگردد که ماههای سرد این حوزه دارای رطوبت کافی و در فصول گرم از میزان رطوبت کاسته شده و در حدود نامناسبی قرار دارد. (5)
4-5-2- روزهای یخبندان
آمار میانگین دوره 15 ساله حوزه شمالی نشان میدهد که در این حوزه در طول سال به طور متوسط 73 روز یخبندان طی ماههای آبان الی اسفند به وقوع میپیوندد که حداکثر آن در ماه دی و حداقل آن در ماه آبان گزارش شده است. (5)
5-5-2- روزهای بارانی
تعداد روزهای بارانی که در آن بیش از 1 میلیمتر در حوزه شمال تهران باران باریده است، بر اساس آمار 15 ساله مورد مطالعه، به صورت میانگین 57 روز میباشد. حداکثر باران که در طی یک ماه باریده، در طی این دوره آماری 185 میلیمتر و طی یک روز 5/24 میلیمتر گزارش شده است. در طی آمار ثبت شده 15 ساله در ماه شهریور در این حوزه بارش نبوده و بیشترین بارش متداول در ماه اسفند با میانگین 9 روز میباشد. (5)
6-5-2- باد
جمعبندی امار جدول حداکثر وزش باد 15 ساله نشانگر آن است که :
ماههای آذر، دی، بهمن ماههای آرامی هستند.
بیشترین میزان وزش باد در ماه فروردین است.
سرعت تمامی بادهای منطقهای تهران از 16 کیلومتر در ساعت کمتر بوده و این آمار، حاکی از بودن باد مطلوب، در طول فصول گرم سال است.
به جز فصل تابستان نیمی از بادها از سمت غرب و 10 درصد از جنوب شرقی میوزند.
در فصل تابستان 35 درصد بادها از سمت جنوبشرقی و 17 درصد از سمت جنوب منطقه میوزند.
بادهای نسبتاً شدید (از 10 کیلومتر به بالا) از سمت غرب به سوی منطقه میوزند که سرعت این گونه بادها در فصول بهار، پائیز و زمستان تا 14 کیلومتر در ساعت به ثبت رسیده است.
در فصل تابستان، علاوه بر بادهای وزنده از سمت غرب، بادهای جنوبشرقی نیز از سرعت و دفعات کافی بهرهمند میباشد. بادهای جنوب شرقی از جریانهای هوای نواحی مرکزی ایران بوده و به عنوان باد غالب در فصل تابستان گرد و غبار و شن به همراه میآورند. بادهای موسمی و محلی تهران به دلیل وجود ارتفاعات و درجه حرارت توده سنگی شمال و دشت جنوب، در روز از جنوب به شمال و در شب از شمال به جنوب میوزد. (6)
7-5-2- تاثیر جهات وزش باد در ساختمان
دومین عامل مهم در تعیین جهت مناسب ساختمان، وزش باد میباشد. با توجه به مطالعه آمار مربوطه، در فصول بهار، پائیز و زمستان بادهای نسبتاً شدید از سمت غرب میوزد و در فصل تابستان علاوه بر سمت غرب، بادهای جنوبشرقی که از جریانات هوای نواحی مرکزی ایران بوده، به عنوان باد غالب تابستان، گرد و غبار و شن به همراه میآورند. بنابراین میتوان باد غرب را به عنوان باد غالب و مزاحم در نظر گرفت و تمهیدات لازم را جهت تعدیل آن اتخاذ کرد. با توجه به این نکته که زاویه 25 درجه، زاویه حد پذیرش باد و یا رد باد میباشد و با توجه به جهت باد مزاحم که از سمت جنوب غربی میوزد، مناسبترین جهت استقرار بنا در رابطه با وزش باد، محور 45 درجه جنوبشرقی است و با توجه به زاویه حد پذیرش و یا رد باد. جهات 20 درجه از جنوب به شرق تا 20 درجه از شرق به جنوب جهات قابل قبول در رابطه با رد باد مزاحم میباشد. ضمناً بهتر است که از امتدادهای طولانی و ایجاد کانال در جهات شرقی- غربی اجتناب کرد و با توجه به جهتهای اصلی استقرار واحدهای ساختمانی در حوزهای که توضیح داده شد، به کمک ایجاد شکستگیهای در راستای شرقی- غربی، باعث جلوگیری از کانالیزه شدن باد غالب غربی شده و برای استفاده از بادهای محلی که باد مطبوع میباشد و از سمت شمال به جنوب و بالعکس میوزد، بهتر است. کانالهای تهویهای بین ساختمانها در جهت شمالی- جنوبی در نظر گرفته شود. (6)
8-5-2- تاثیر جهات تابش خورشید در استقرار ساختمان
اگر به نمودار وضعیت تابش خورشید در عرض جغرافیایی مربوط به تهران توجه شود (نمودار موقعیت و زوایای تابش آفتاب در طول سال) مشاهده خواهد شد، زاویه تابش آفتاب در اول دی ماه به حداقل (30 درجه) و در اول تیرماه به حداکثر (78 درجه) میرسد. بدین ترتیب در اول دی ماه که کوتاهترین و معمولاً یکی از سردترین روزهای سال است، یک دیوار جنوبی به ارتفاع یک متر، سایهای به طول 73/1 متر، در پشت خود ایجاد مینماید. همین دیوار در اول تیرماه سایهای به طول 21 سانتیمتر، در پشت خود ایجاد مینماید.
بر این اساس، لازم است به این زاویه توجه شده، فاصله دو ساختمان از یکدیگر به نحوی باشد که تابش خورشید به داخل هر دو ساختمان نفوذ نماید. بدین خاطر ساختمانها میباید به نسبت 1 به 73/1 ارتفاع ساختمان جنوبی و با توجه به کسر اختلاف تراز از یکدیگر فاصله داشته باشند. رعایت این نسبت فاصله موجب میگردد تا در طول زمستان، ساختمانها و یا بخشهای مجزای یک بنا آفتابگیری کاملی داشته باشند.
جهت دریافت فایل خانه امید(مرکز نگهداری کودکان خیابانی) لطفا آن را خریداری نمایید
دسته بندی | علوم اجتماعی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 131 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 209 |
افسردگی
1-1مقدمه
بسیاری از انسان ها قادر به حل مساله و برطرف کردن ، به حداقل رساندن و یا تحمل استرس
نمی باشند و معمولاً از مقابله های ناکارآمد، ناسازگار و مضری استفاده می کنند که باعث بروز استرس های بیشتری می گردد که اثرات آنها وخیم تر و عظیم تر از استرس اولیه است.
افراد افسرده نسبت به آینده دید انعطاف پذیری ندارند. آنها احتمالاً بیشتر از افراد غیر افسرده آینده خود را منفی می بینند و به نظرشان احتمال دستیابی به تجارب خوشایند کمتر است به همین دلیل افراد افسرده به جای تلاش برای دستیابی به موفقیت های با ارزش در آینده تمام نیروی خود را صرف اجتناب از موقعیت های ناخوشایند موجود می کنند ( ورتهایم [1] ، 1983).
افراد افسرده احساس غمگینی می کنند چون مشکلات خود را پایدار [2] ، کلی [3] و درونی [4] تلقی می کنند ( هایمبرگ ، ورمیلیا، دوج [5] ، بیگر . و پارلو 1987؛ پترسون و سلیگمن ، 1987؛ رپس [6] ، پترسون ،رینمارد، ابرامسون [7] و سلیگمن [8] 1982؛ سویینی [9] و همکاران 1986) :
پایداری : افراد افسرده رویدادهای منفی زندگی شان را همیشگی و پایدار تلقی می کنند، یعتی تغییر دادن آنها را بعید می دانند. افراد غیر افسرده تجارب منفی را به عنوان موانع موقتی که زیاد هم طول نمی کشد در نظر می گیرند.
کلی نگری : افراد افسرده غرق در مشکلات خود می شوند و آنها را به همه چیز تعمیم می دهند. افراد غیر افسرده می توانند مسایل را از خود دور کنند . آنها قادرند بین رویدادهای منفی و مثبت زندگی خود تعامل ایجاد کنند.
درونی بودن : افراد افسرده خودشان را مسئول مشکلات خود می دانند. غیر افسرده ها مسئولیـــت چیزهایــی را که میتوانند تغییر دهند می پذیرند اما خود را مسئول کامل نبودن خود نمی دانند.
به نظر جروم فرانک ( 1973) یکی از بهترین کارهایی که روان درمانگرها می توانند برای مراجعان خود انجام دهند کمک به آنها برای غلبه بر یأس و نا امیدی شان است . در هر مقطع معینی از زمان 20-15 درصد بزرگسالان در سطح قابل توجهی ازنشانه های افسردگی رنج می برند و حدس زده می شو دکه حدود 75 درصد بیماران بستری در بیمارستان های روانی را موارد افسردگی تشکیل می دهند ( فنل۱ 1989).
در مورد اختلال افسردگی اساسی , مطالعات کلی در ممالک مختلف انجام شده است که میزان شیوع آن را در زنان دو برابر مردان نشان می دهد. دلیل چنین اختلافی ممکن است استرسهای متفاوت , زایمان , درماندگی آموخته شده [11] واثرات هورمونی باشد ( کاپلان [12] و سادوک [13] , 1988).
افسردگی در مفهوم بالینی پنج یا بیش از پنج مورد از موارد زیر را در بر می گیرد :
· خلق افسرده
· کاهش بارز علاقه یا احساس لذت در اکثر فعالیت ها
· کاهش قابل ملاحظه وزن یا افزایش وزن
· بی خوابی [14] یا پرخوابی [15]
· تحریک یا کندی روانی حرکتی
· خستگی یا فقدان انرژی
· احساس بی ارزشی یا احساس گناه بیجا
· کاهش توانایی تمرکز یا بلا تصمیمی [16]
· افکار تکرار شونده مرگ یا فکر خودکشی .
(DSM-IV , 1994/ به نقل از فرایدنبرگ[17] ).
مطالعات اخیر در حوزه افسردگی حاکی از وجود چندین عنصر متفاوت در سبب شناسی و نشانه شناسی افسردگی است. یک عنصر شناختی فعال در سبب شناسی و نشانه شناسی افسردگی در ادبیات به نام نگرانی [18] یا افکار مزاحم منفی [19] ذکر شده است.
تعدادی از مطالعات نشان داده اند که نگرانی قویاٌ با افسردگی ارتباط دارد ( می یر [20] و همکاران 1990؛ متزگر[21]و همکاران , 1990) هنگامی که افکار منفی ناخواسته به خودآگاهی فرد می آیند فشارزا و ناراحت کننده هستند. آنها تردیدهایی در مورد ارزش خویشتن [22] , دلواپسی هایی [23] در مورد آینده یا توهماتی در مورد گذشته تشکیل می دهند. چنین افکاری حس سلامت فرد را تحلیل می برند و خلق منفی را افزایش می دهند. خوشبختانه به نظر می رسد که اکثر مردم قادر هستند که چنین افکار ناخواسته ای را با افکار مطلوبتری جانشین نمایند. اما به نظر می رسد که همه افراد قادر به چنین کنترل ذهنی نیستند , به گونه ای که تعدادی از افراد برای یک دوره طولانی دچار افسردگی می شوند و افکار منفی نافذ[24] و پایداری را تجربه می کنند و ممکن است افسردگی آنها ناشی از شکست ویژه در توانایی شان برای کنترل افکار منفی باشد ( ونزولاف [25] , وگنر[26] و روپر [27], 1988). از سوی دیگر وجود افکار منفی ممکن است با توانایی فرد در ایجاد راه حل های سودمند برای حل مشکلاتش تداخل کند ( نولن – هوکسما [28] , پارکر[29] و لارسون [30] , 1994).
2-1 بیان مسأله پژوهش
افراد با وقایع تنش زای زندگی , ناکامی ها و ناامیدی ها روبرو می شوند؛ بعضی افراد قادرند از تجربه های ناخوشایند زندگی استفاده کنند, در حالی که دیگران در افسردگی خود باقی می مانند؛ کسانی که خود را از افسردگی نجات می دهند واجد نوعی تفکر زیر بنایی هستند بنحویکه از تدابیر و راهبردهای موثرتری سود می جویند. تعدادی از پژوهشگران عوامل مشترکی را در افرادی که به احتمال زیاد افسرده می شوند و هم چنین نوع مداخله آنان در حل مسائل و مشکلات زندگیشان را شناسایی کرده اند و دریافتند که از طریق سنجش همبستگی بین پاسخ های رویارویی ترجیح داده شده افراد افسرده و مقایسه راه حل های آنان با افراد غیر افسرده می توان راهبردهای مؤثر مقابله با افسردگی را شناسایی کرد.
هم چنین افرادی که مهارت مسأله گشای خوبی دارند در مقایسه با افرادی که فاقد این مهارت هستند کمتر احتمال دارد افسرده شوند. عدم توانایی در اتخاذ تصمیم یکی از مشخصات عمده افراد افسرده است این ناتوانی را می توان نوعی بی کفایتی در استفاده از مهارت های موثر در تصمیم گیری یا حل مسأله به شمار آورد .دزوریلا و گلدفرید [31])1971) حل مسأله را بعنوان فرایندی رفتاری شناختی تعریف کرده اند که می تواند انواعی از پاسخ های متناوب بالقوه سودمند را جهت مقابله با موقعیت های دشوار در اختیار افراد قرار دهد. بدین جهت از اهداف آموزش به مراجعان در مهارت های حل مسأله این می باشد که یک راهبرد جهت سازگاری کلی در اختیار آنان قرار دهد.
بررسی نزو[32] و پری [33] (1989) نشان داد که حل مسأله یک رویکرد درمانی شناختی – رفتاری است که در درمان افسردگی موثر و مفید می باشد. افراد افسرده بر اساس مدلهای شناختی دارای ساختارها وفرایندهای شناختی افسردگی زا می باشند ( مبینی 1372).
تفکر افسردگی زای بیماران , آنها را از حل مسائل باز می دارد, هدف اصلی درمان پیدا کردن راه حل هایی برای مسائل بیمار با استفاده از راهبردهای شناختی – رفتاری است نه اینکه صرفاٌ به بیمار کمک شود, دارای تفکر منطقی گردد . لذا درمان شناختی – رفتاری را می توان نوعی حل مسأله در نظر گرفت که هدف کوتاه مدت آن تسکین نشانه های افسردگی و هدف دراز مدت آن استفاده از راهبردهای حل مسائل برا ی حل مشکلات زندگی و کاهش برهه های [34] افسردگی در آینده است فنل ( 1989).
لذا با مطالعه دقیق و بررسی علمی سبک های حل مسأله در افراد افسرده و مقایسه آن با افراد غیر افسرده می توان سبک های مقابله ای متفاوت را شناسایی و ارزیابی کرد , و هم چنین پی برد که فرایندهای حل مسأله در راهبردهای مقابله ای چگونه در ساخت های شناختی افسردگی نقش داشته تا درمانگران آگاهی و توانایی بیشتری در خصوص این فرآیند , چگونگی کنترل و کاهش آن کسب نمایند.
3-1 اهمیت نظری و عملی پژوهش
به لحاظ ماهیت پیچیده و تغییر یابنده جامعه ما , مردم پیوسته خود را رویاروی با مشکلات متنوع می یابند . بسته به پیچیدگی موقعیت و پیامدهای این مشکلات مقابله ها ممکن است ، مهم و یا قابل توجه نباشد. انسان ها از نظر نحوه کنترل و تحمل مشکلات به رغم میزان دشواری آن با هم متفاوتند. بسیاری از مسائل را , که از نظر بالینی رفتار نابهنجار یا آشفتگی هیجانی خوانده می شود, می توان به مثابه رفتار غیر کارآمد همراه با پیامدهای منفی آن از جمله اضطراب , افسردگی و ایجاد مشکلات ثانوی دانست . در این راستا , رویکرد حل مسأله می تواند در حکم ابزار مهمی برای مواجهه با بسیاری از مشکلات موقعیتی و حل آن ها مورد استفاده قرار گیرد. حل مسأله بر یک فرایند رفتاری شناختی یا آشکار دلالت دارد که: 1) پاسخ های بالقوه موثر برای موقعیت مشکل را فراهم می کند و 2) احتمال انتخاب موثرترین پاسخ را از بیان پاسخ های متعدد, افزایش می دهد.
ربط سبک حل مساله با درمان بر این فرض استوار است که سبک حل مساله نوعی تفکر زیر بنایی است که فرد در خصوص مشکلات و موقعیت های استرس زا اتخاذ می کند و ناتوانی در شناخت و ارزیابی صحیح از مشکلات موجب ناکارآمدی تلاش فرد در حل مساله بطور موثر می گردد بنحویکه پیامدهای آن در ایجاد و ابقا اختلالات عاطفی در مطالعات روان شناختی بتازگی مطرح شده است بطوریکه بوربوک ( 1995) بر لزوم بکار گیری روش های شناختی رفتاری از جمله تصمیم درمانی جهت تداوم بهبودی و کنترل افسردگی تاکید می کند.
طبق نظریه شناختی افسردگی , هسته مرکزی افسردگی اختلال شناختی است و تغییرات عاطفی و جسمی و سایر خصوصیات افسردگی نتیجه اختلالات شناختی است ( کاپلان – سادوک 2003).
اهمیت عوامل شناختی در افسردگی و سایر اختلالات روانی آنقدر مهم است که بِک , ( 1976) , می گوید : شناخت های منفی در ذات افسردگی است نه علامت یا نتیجه آن . افراد افسرده خود را ناتوان و درمانده می کنند. زیرا محیط خود را ناخوشایند می یابند ، نسبت به آینده دید انعطاف پذیری ندارند و به نظرشان احتمال دستیابی به تجارب خوشایند کمتر است ( آندرسون , 1990 ؛ پیرنسکی , هولت و گرینبرگ , 1987) . افراد افسرده چون مشکلات خود را پایدار [35] , کلی [36] و درونی [37] تلقی می کنند به جای تلاش برای دستیابی به موفقیت در حل مسائل تمام نیروی خود را صرف اجتناب از موقعیت های ناخوشایند موجود می کنند( کلینکه , ترجمه : محمد خانی , 1382) . طبق آمار سازمان بهداشت جهانی ( 2001) افسردگی تک قطبی سومین رتبه را بین کل بیماری ها دارد, به طوریکه پیش از 150 میلیون نفر از مردم دنیا در هر برهه از زمان از افسردگی رنج می برند و حدود یک میلیون خودکشی موفق هر سال در جهان وجود دارد. شیوع افسردگی اساسی در جمعیت به طور کل بین 3 تا 10 درصد است و در افرادی که دچار بیماری های مزمن هستند این میزان بیشتر است ( امین اسماعیلی , 1383) . سنگینی بار اقتصادی این بیماری بر جامعه و خانواده ها وکاهش کارآیی و ناتوانی در تحصیل و شغل یابی و حفظ شغل برای افراد مبتلا به افسردگی , ضرورت انجام پژوهش های متعددی را در این زمینه می طلبد به خصوص در جامعه ما به دلیل ویژگی های خاص هم چون جمعیت جوان و تحصیل کرده , مشکلات اشتغال , مهاجرت و پی آمدهای آن , تغییرات سریع فرهنگی همراه با رشد روز افزون آسیب هایی مانند :اعتیاد , طلاق ,فرار جوانان از خانه ، ترک تحصیل رفتارهای پر خطر و غیر ایمن و دیگر آسیب های روانی , اجتماعی که وجود دارند.
شواهد علمی پژوهشگران بین سبک حل مسأله با درماندگی و سطح استرس ارتباط پیوسته ای یافته اند که پیش بینی کننده خودکشی در دانشجویان دانشگاه است. هم چنین نتایج دو مطالعه سبک حل مسأله کسیدی و لانگ ( 196) شواهدی را فراهم ساخت مبنی بر اینکه سبک حل مسأله متغیر بسیار مهمی در تفسیر بیماری روانی و درک فرایند استرس است.
این پژوهش به منظور استفاده ازنظریه ها و یافته ها منتج از مطالعات پژوهشگران تلاش دارد مدل های نظری و کاربردی سبک های حل مسأله را در میان دانشجویان کشور بررسی نموده و احتمالاً موجب توسعه و گسترش آن شود و دراین راستا نسبت به رفع نقایص یا پیشنهاد وجهی بدیل کمک کننده باشد.
4-1 اهداف پژوهش
توانایی های روانی – اجتماعی فرد را قادر می سازد تا در ارتباط با سایر انسان ها , جامعه , فرهنگ و محیط خود مثبت و سازگارانه عمل کرده و سلامت روانی خود را تأمین کند .
نظریه های آسیب شناسی روانی افسردگی بیشتر بر محتوای[38] شناخته و باورها و نگرش ها متمرکز بوده اند و کمتر به فرم[39] شناخت در افسردگی و دیگر اختلالات بالینی توجه کرده اند از این لحاظ نظریات دقیق و مبسوطی را ارائه کرده اند ( الیس , 1962 , بک 1967) . به لحاظ اینکه حل مسأله فرایندی شناختی – رفتاری است که به واسطه آن فرد راه های موثر سازگاری با موقعیت های مشکل زا را کشف می کند. یکی از اهداف این پژوهش بررسی سبک های مقابله ای دانشجویان در مقابل مشکلات و مسائل است. از طرف دیگر بر اساس مدل های شناختی چنین فرض می شود که شناخت افراد افسرده دارای عناصری منفی است که از ساختارها و فرایندهای شناختی , افسردگی زا ناشی می شوند. و اصطلاح آسیب پذیری شناختی[40] جهت توصیف شیوه تفکری به کار می رود که بعضی افراد را بیشتر در معرض واکنش نشان دادن به محیطشان با رفتار خلق افسرده می کند ( بلک بورن و اسمایت , 1985) .
بررسی نزو ( 1986) نشان داد که حل مسأله درمانی موجب کاهش افسردگی و هم زمان با افزایش اعتماد و توانایی فر د در حل مشکلات واتخاذ یک جهت یابی کنترل درونی می شود. هم چنین فنل ( 1989) رفتار درمانی شناختی را نوعی حل مسأله در نظر گرفت و بیان کرد ، مراجعان با تعدادی مشکل و از آن جمله خود افسردگی به درمانگر مراجعه می کنند , تفکرافسردگی زا آنها را از حل مشکلاتشان باز می دارد. بنابراین پرداختن به افکار خودآیند [41] منفی وسیله ای است برای رسیدن به هدف و نه خود هدف ، هدف درمان عبارت از پیدا کردن راه حل هایی برای مسائل بیمار با استفاده از راهبردهای شناختی – رفتاری و بررسی شیوه های حل مساله راهی جهت دست یابی به ساخت های شناختی افراد افسرده می باشد .
افراد در همه مراحل زندگی خود می بایستی نسبت به تصمیم های موثر برای حل مشکلات زندگی که مبتنی بر ارزیابی های صحیح از مسائل باشد اقدام نمایند؛ و جوانان در خطیر ترین مراحل زندگی خود قرار دارند لذا ؛ فهم و آگاهی در نحوه به کار گیری عوامل سبک حل مساله دانشجویان افسرده از اهداف این پژوهش قرار گرفته است تا قابلیت در توضیح رابطه فرایند و ارزیابی استرس و چگونگی پاسخ بیماران افسرده به مشکلات توسعه یابد. این امر احتمالاً می تواند درمانگران را قادر سازد تا در توصیف و تصحیح شیوه های روش حل مسأله و تصمیم گیری افراد افسرده مطابق روش نظریه تصمیم درمانی و الگوی حل مسأله دزرویلا و گلد فرید (1994) موفق تر عمل بنمایند.
سئوال ها و فرضیه های پژوهش
این پژوهش با توجه به شواهد و مطالعاتی که مورد بررسی قرار می دهد، با بیان طیفی از یافته های نظری و تجربی ارزشمند پژوهشگران درباره نحوه مقابله افراد با مشکلات و با تاکید بر اهداف پژوهش ، تلاش خود را بر پاسخ دادن به پرسش های ذیل معطوف نموده است.
سئوال های پژوهش
الف – آیا دانشجویان افسرده سبک متفاوتی در حل مساله دارند؟
ب – آیا عامل جنسیت در سبک حل مساله دانشجویان افسرده دخالت دارد؟
فرضیه های اصلی پژوهش
1 – سبک حل مساله دانشجویان افسرده متفاوت از دانشجویان بهنجار است .
2 – سبک حل مساله دانشجویان دختر افسرده متفاوت از دانشجویان پسر افسرده است.
فرضیه های فرعی
1 – احساس درماندگی دانشجویان افسرده در حل مساله بیشتر از دانشجویان بهنجار است.
2 – منبع کنترل دانشجویان افسرده درحل مساله متفاوت از دانشجویان بهنجار است.
3 – اعتماد بنفس دانشجویان افسرده در حل مساله کمتر از دانشجویان بهنجار است.
4 – تنوع و تعدد راه حل های دانشجویان افسرده در حل مساله کمتر از دانشجویان بهنجار است.
5 – سبک گرایش – اجتناب دانشجویان افسرده در حل مساله متفاوت از دانشجویان بهنجار است.
6-1 متغیرهای پژوهش
پژوهش حاضر به بررسی سبک حل مساله دانشجویان افسرده و بهنجار دانشگاه علوم پزشکی تهران می پردازد. بنابراین متغیرهای پژوهش عبارتند از :
متغیر مستقل : افسردگی
متغیر مستقل دوم : جنس
متغیر وابسته : سبک حل مساله
متغیر کنترل : سن
7-1 تعریف متغیرها و اصطلاحات
تعریف نظری و عملیاتی افسردگی:
انجمن روانپزشکی امریکا ( 1994) اظهار می دارد که افراد دچار افسردگی بالینی به مدت 2 هفته یا بیشتر علایم زیر را تجربه می کنند:
- تغییر در اشتها: آنها یا کم اشتها می شوند و وزن از دست می دهند یا برعکس.
- بی خوابی یا خوابی بیش از حدمعمول .
- کاهش انرژی و احساس خستگی .
- از دست دادن علاقه و احساس لذت نسبت به فعالیت های لذتبخش گذشته .
- احساس بی ارزشی ، خود سرزنشی یا گناه زیاد .
- کاهش توانایی تفکر یا تمرکز.
در این پژوهش ، افسردگی افزون بر نشانه های بالینی آن عبارت خواهد بود از میزان نمره یا کمیتی است که دانشجو از پاسخ هایش به آزمون 21 سوالی افسردگی بک ، ( 18 ≤ نمره بک ) کسب می کند که شاخص عددی برای اندازه گیری میزان و شدت افسردگی آزمودنی خواهد بود.
تعریف نظری و عملیاتی افسردگی
بهنجار عبارت است از عدم ابتلاء به اختلالات روانی بر اساس سابقه اخذ شده از پرسشنامه های اطلاعات کلی و نمره آزمون (9 ≥ نمره بک ) شاخص عددی برای بهنجار بودن آزمودنی قرار گرفته است.
تعاریف نظری و عملیاتی سبک حل مساله
سبک حل مساله وسیله ای مفید برای مقابله با مشکلات موقعیتی است و بصورت فرایندی رفتاری تعریف شده است که بصورت رفتاری یا شناختی انواع پاسخ های بالقوه موثر به موقعیت مشکل آفرین را ارائه می کند واحتمال انتخاب موثرترین پاسخ را از میان این راه حل های مختلف افرایش می دهد ( هاگا و همکاران 1995) .
حل مساله فرایندی شناختی – رفتار ی است که افراد بواسطه آن راهبردهای موثر برای مقابله با موقعیت مساله زا را در زندگی ، شناسایی و کشف می کنند ( کسیدی و لانگ ، 1996) . سبک حل مساله ، فرایندی شناختی – رفتاری است که فرد برای شناسایی و کشف موثر راه های سازگاری با موقعیت های دشواری که در جریان زندگی روزمره با آنها روبرو می شود ، به کار می برد. بر اساس این تعریف، حل مساله یک فرایند سازگاری هوشیارانه ، منطقی و هدفمند است که می تواند ، توانمندی های شخص را برای برخورد موثر با دامنه گسترده ای از موقعیت های پرفشار روانی به کار گیرد( دزوریلا و نزو ، 1982) .
شیوه حل مساله فرایندی رفتاری است ، خواه آشکار باشد و خواه شناختی ، که 1) انواع پاسخ های بالقوه موثر به موقعیت شکل آفرین را ارائه می کند و 2) احتمال انتخاب موثرترین پاسخ را از میان این راه حل ها افزایش می دهد ( دیویسون و گلدفرید ، 1976).
تعریف عملیاتی سبک حل مساله : میزان نمره یا کمیتی که دانشجواز پاسخ هایش به مقیاس حل مساله کسیدی و لانگ کسب می کند که شاخص عددی برای اندازه گیری سبک های کارآمد و ناکارآمد و اجتنابی آزمودنی خواهد بود.
فصل دوم
ادبیات و پیشینة پژوهش
مقدمه : در فصل دوم به ادبیات و پیشینه مطالعاتی در زمینه های نظری و عملی متغیرهای پژوهش و عوامل مداخله گر پرداخته می شود.
رشد مطالعات دربارة نقش واسطه ای و ارزیابی و سبک شناختی در سال های اخیر موجب گسترش، توسعه دانش و کاربرد این نقش در عرصه سلامت روان گردیده است. یکی از برجسته ترین پژوهش ها در این زمینه نظریه سبک اسنادی سلیگمن و تیزدیل ( 1987) است ، که بعنوان نظریه درماندگی افسردگی توسط آلوی و همکاران ( 1988) مورد تجدید نظر قرار گرفت. این نظریه در ابتدا برای فهم ودرمان افسردگی مطرح شد؛ اما بخاطر کاربرد زیادآن در توضیح فرایند استرس توسعه و گسترش فراوان یافته است. یکی از جنبه های ارزیابی شناختی تاکید بر کاربرد بسیار وسیع الگوی سبک حل مسأله در مورد فرایند استرس و مقابله می باشد ، که در ادبیات روان شناسی پیشنهاد شده است ( نزو ، نزو و پری 1989، کسیدی و لانگ 1996) . شواهدی که از بررسی های همه جانبه سبک حل مساله به دست آمده ثابت گردید، که این ساخت یک مفهوم واحد نیست و متغیرهایی همچون سبک اسنادی ، واکنش های عاطفی ، درماندگی ، اعتماد بنفس ، منبع کنترل ، سبگ گرایش – اجتناب ، ابداع و خلاقیت در آن دخیل می باشند.این عوامل که مشترکاً در سبک حل مساله و فرایند استرس مداخله می کنند بعنوان واکنش های مقابله ای نامیده شده اند. برای نمونه دیکسون ، هینرو اندرسون ( 1991) رابطه ای بین سبک حل مساله با درماندگی و سطح استرس وارده پیدا نموده اند، که پیش بینی کننده خودکشی در دانشجویان دانشگاه است. نزو ( 1987) سبک حل مساله را بعنوان فرایندی شناختی – رفتاری معرفی می کند که توسط آن افراد راهبردهای موثری برای مقابله با مشکلات زندگی شناسایی و کشف می کنند. سبک حل مساله بعنوان متغیر مهم در ایجاد و ابقا اختلالات عاطفی در روان شناسی به تازگی مطرح شده است . بنا به مطالعات کسیدی و لانگ ( 1996) طبیعت سازه سبک حل مساله که با تاکید بر نظریه سبک اسنادی افسردگی ابداع گردیده چند عاملی است ، ومی تواند به طور گسترده ای در مورد فرایند استرس به کار رود.
لذا در فصل دوم , ادبیات و پیشینه متغیرهای پژوهش در دو بخش مورد مطالعه قرار می گیرد: بخش اول ، به نظریه های شناختی – رفتاری افسردگی ، ساختار سبک حل مساله ، ماهیت و فرایند استرس و مقابله پرداخته می شود و در بخش دوم ، ارتباط متغیرهای پژوهش با یکدیگر مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
علایم افسردگی و سبک های آن
برای درک اصطلاح بالینی افسردگی انجمن روان پزشکی امریکا( 1994) اظهار می دارد که افراد دچار افسردگی بالینی به مدت 2 هفته یا بیشتر علایم زیر را تجربه می کنند:
¨ تغییر در اشتها, آنها یا کم اشتها می شوند و وزن را از دست می دهند و یا پراشتها می شوند و وزنشان زیاد می شود.
¨ بی خوابی یا خواب بیش از حد معمول .
¨ کاهش انرژی و احساس خستگی .
¨ از دست دادن علاقه واحساس لذت نسبت به فعالیتهای لذت بخش گذشته.
¨ احساس بی ارزشی , خود سرزنشی یا گناه زیاد.
¨ کاهش توانایی تفکر یا تمرکز.
¨ افکار تکراری درباره مرگ , افکار خودکشی .
افرادی که از افسردگی رنج می برند سبک های زیر در آن ها به صورت عادت در می آیند . آنها باید یاد بگیرند به خاطر حفظ سلامت خود از این سبک ها دست بردارند ( هدلاند ورود , 1995).
وابستگی غیر واقع بینانه به دیگران [1] : افراد افسرده عزت نفس خود را به شدت وابسته به تأیید دیگران می دانند.
فقدان سیستم حمایت اجتماعی : افراد مستعد افسردگی بیشتر درونگرا و منزوی هستند . آنها از مهارت های لازم برای حفظ روابط اجتماعی جهت حمایت خود استفاده نمی کنند.
استرس در روابط نزدیک : احساس افسردگی اغلب هنگامی که در روابط بین فردی ناهمگنی وجود دارد افزایش می یابد.
سبک تمرکز برخود افسرده ساز: افراد افسرده ذهن خود را با افکار منفی مشغول می کنند آنها زمان زیادی را صرف یادآوری موارد منفی زندگی خود کرده و هرگز مهارت های رویارویی خود را به کار نمی برند.
آسیب پذیری کمال گرایانه : افراد افسرده اصرار دارند که کامل باشند و چون کامل نیستند خود را بی ارزش و زندگی شان را بیهوده تلقی می کنند.
کنترل بیرونی : افراد افسرده احساس می کنند که وقایع مهم زندگی شان خارج از کنترل آنها است.
الف - نظریه های شناختی افسردگی :
افسردگی از تغییرات نظام شناختی ناشی می شود , فرد افسرده تحت تاثیر برخی از عوامل شناختی خود تجربه ها و آینده اش را با دید « منفی » نگاه می کند نگرش منفی در همه ابعاد وجود او مانند احساس , تفکر و رفتارش دیده می شود ؛ با خود برخوردی منفی دارد به همین دلیل به تعیین هدف و پیگیری آن بی علاقه می شود و آینده را تیره و تار می بیند و احساس می کند انسانی حقیر . بی ارزش و از لحاظ اجتماعی به عنصری بدرد نخور تبدیل شده است .
جهت دریافت فایل افسردگی لطفا آن را خریداری نمایید
دسته بندی | علوم اجتماعی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 218 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 123 |
بررسی سلامت عمومی و رضایت شغلی در کارشناسان مرکز بهمن موتور
بخش اول :
به اعتقاد بسیاری از دانشمندان علوم رفتاری، سازمانها وجه انکارناپذیر دنیای نوین امروز را تشکیل میدهند، ماهیت جوامع توسط سازمانها شکل گرفته و آنها نیز به نوبه خود به وسیلة دنیای پیرامون و روابط موجود در آن شکل میگیرد. گر چه سازمانها به شکلهای مختلف و بر پایه هدفهای گوناگون تأسیس و سازماندهی میشود، اما بدون تردید تمامی آنها بر پایة تلاشهای روانی و جسمانی نیروی انسانی که ارکان اصلی آن به حساب میآید، اداره و هدایت میگردند. از این رو، زندگی افراد در جوامع نوین به شدت تحت نفوذ هستی و رفتار سازمانها قرار دارد، و همین دلیل به تنهایی سعی در شناخت هر چه بیشتر، بهتر و علمیتر ماهیت و روابط متقابل آنها و نیروی انسانی را توجیه و ضروری میسازد (حیدر علی هومن، 1381)
یکی از هدفهای پیگیر روانشناسی بررسی ماهیت رفتار و روان است. به طور کلی هر موجود زندهای جزء از راه شناخت رفتار و موقعیتهای مختلف شناخته نمیشود. چون آدمی مخلوق انگیزهها، کششها و احساسهای هوشیار و امکانات فطری خویش است و رفتارش هنگامی بهنجار است که موازنه یا تعادلی میان این عوامل برقرار گردد. در واقع تن و روان چنان با هم ارتباط نزدیک دارند که هر دگرگونی در یکی از آنها موجب دگرگونی در دیگری میشود. اکثر ناسازگاریهای فکری، عاطفی و اخلاقی بر اثر همین ناراحتیهای روانی ایجاد میگردد.
رشد و تعالی یک جامعه در گرو تندرستی افراد آن جامعه است و شناسایی عوامل تعیین کننده و مرتبط با آن در جهت سیاستگذاری و برنامهریزی در سطوح خرد و کلان جامعه نقش مهمی ایفا میکند. تأمین سلامتی افراد جامعه از دیدگاه سه بعدی جسمی، روانی و اجتماعی از مسائل اساسی هر کشوری محسوب میشود.
در این میان به دلیل شیوع بالا و اثرات مخرب بسیار شدید و طولانی اختلالات روانی به خصوص در کشورهای در حال توسعه، لزوم پرداختن به موضوع سلامت روان از اهمیت ویژه برخوردار است. ضرورت توجه به مسائل روانی با پیشرفت و توسعه تکنولوژی و زندگی ماشینی بیشتر نمود پیدا میکند.
از طرفی طبیعت زندگی انسان با انواع فشارهای روانی مانند محرومیتها، شکستها، کمبودها، حوادث و فجایع طبیعی و غیرطبیعی آمیخته است اما آنچه سلامت روانی و جسمانی او را در معرض خطر قرار میدهد شیوه مقابله با این عوامل است. حال اگر بتوان عواملی را که میتواند بر سلامت روانی تأثیرگذار بوده- چه مثبت، چه منفی - مورد شناسایی قرار داد، زمینهها و عوامل مناسب را گسترش داده و عوامل آسیبزا را کاهش دهیم، میتوان امیدوار بود که جامعهای با افرادی کارآمد، سرزنده، پویا و سرشار از امید داشته باشیم.
از سوی دیگر، یکی از عمدهترین و شاید جنجال برانگیزترین (ناگی، 1996) مفاهیمی که از یک طرف تلاشهای نظری و بنیادی بسیاری را به خود معطوف ساخته، و از طرف دگر در تمامی سطوح مدیریت و منابع نیروی انسانی سازمانها اهمیت زیادی پیدا کرده، رضایت شغلی است.
این اهمیت از یک سو به دلیل نقشی است که این سازه در پیشرفت و بهبود سازمان و نیز بهداشت و سلامت نیروی کار دارد و از دگر سو، به علت آن است که رضایت شغلی علاوه بر تعاریف و مفهوم پردازیهای متعدد و گاه پیچیده، محل تلاقی و نیز سازه مشترک بسیاری از حوزههای علمی مانند آموزش و پرورش، روانشناسی، مدیریت، جامعهشناسی، اقتصاد و حتی سیاست بوده است. (لاوسون و شن، 1998، به نقل از هومن، 1381).
رضایت شغلی خود تعیین کنده بسیاری از متغیرهای سازمانی است مطالعات متعدد نشان داده است رضایت شغلی از عوامل مهم افزایش بهرهوری، دلسوزی کارکنان نسبت به سازمان ، تعلق و دلبستگی آنان به محیط کار و افزایش کمیت و کیفیت کار، برقراری روابط خوب و انسانی در محل کار، ایجاد ارتباطات صحیح، بالا بردن روحیه، عشق و علاقه به کار است. تردید نیست که هر سازمان خود یک ارگانیسم منحصر به فرد است و نخستین عامل آن، انسان و توجه به کارکنان است. (هومن، 1381)
سلامت عمومی و رضایت شغلی دو عامل بسیار مهم در هر سازمانی است. توجه به سلامت روانی افراد و رضایت شغلی آنها به عنوان یکی از ارکان پیشرفت جوامع انسانی و عامل حفظ پویایی افراد باید به طور جدی مورد توجه قرار گیرد.
اما اینکه چگونه میتوان این امر مهم را به مرحله اجرا درآورد و این دو عامل مهم را در حد مطلوب در سازمانها برقرار نمود، کاری بسیار دشوار و وظیفهای است بس خطیر که نیاز به تجربه، امکانات، تدابیر خاص و شاید از همه مهمتر ابزاری علمی و معتبر دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی سلامت عمومی و رضایت شغلی در کارشناسان مرکز بهمن موتور اجرا گردیده است.
گروه بهمن در سال 1331 تحت عنوان شرکت سهامی (ایران خلیج کو) در زمینه نمایندگی امور حمل و نقل دریایی و حقالعمل کاری نمایندگی تجاری شروع به کار کرد. این شرکت از سال 1338 با اخذ مجوز ساخت از سوی وزارت صنایع معادل اقدام به مونتاژ وانت سه چرخ موسوم به وسپا با ظرفیت 200 کیلوگرم نمود و سپس در سال 1350 با افزایش سرمایه، موضوع فعالیت شرکت به ساخت و مونتاژ انواع وانتهای مزدا تبدیل شد و وانت مزدا 1000 با ظرفیت 500 کیلوگرم به مرحله تولید رسید و نام شرکت به کارخانجات اتومبیلسازی مزدا تغییر یافت. بعد از آن در سال 1363 وانت مزدا 1600 نیز به تنوع محصولات شرکت اضافه شد و نام شرکت به ایران وانت تبدیل گردید. به منظور استفاده در جنگ تحمیلی در سالهای 1366-1365 شرکت اقدام به مونتاژ وانت مزدا 1800 نمود از سال 1369 تولید وانت مزدا 1000 از برنامه حذف گردید و شرکت با تمام ظرفیت به تولید وانت مزدا 1600 پرداخت از ابتدای سال 1373 و در پی واگذاری سهام به بخش خصوصی، دگرگونی قابل ملاحظهای در روند فعالیتهای شرکت به وجود آمد بطوری که موضوع فعالیت شرکت شامل افزایش تولید و بهرهبرداری، طراحی و ساخت خودروی دو کابین و آمبولانس 1600، تولید وانت و آمبولانس با موتور گردید. در تاریخ 28/4/1378 و بر اساس مصوبه مجلس عمومی فوقالعاده صاحبان سهام و با تغییر اساسنامه عطف حیات شرکت به منظور ایجاد ملدینگ گروه بهمن شکل گرفت بدین ترتیب، تغییر موضوع فعالیت و ساختار شرکت استراتژی گسترش در زمینههای مختلف از جمله تولید سواری مزدا F323 و GLX323 و تولید انواع شاسی و شالی قابل حرکت، تولید قطعات ریختهگری، تولید انواع موتورسیکلت و دوچرخه و انجام فعالیتهای بازرگانی و سرمایهگذاری در دستور کار قرار گرفت. در سال 1379 فروش شرکت با نرخ رشد تقریباً 50% که بالاترین نرخ رشد طی سه سال اخیر میباشد به 456 میلیارد ریال و سود قبل از کسر مالیات با 67% رشد که بالاترین نرخ سود طی 4 سال اخیر میباشد به 183 میلیارد ریال افزایش یافت تغییر قابل توجه بود طی سالیان اخیر برآیند استراتژیها و برنامههای دقیق نهمین شرکت برتر بورس از لحاظ درجه نقد شوندگی بوده در حالیکه در سال 78 رتبه 23 را به خود اختصاص داده بود. این امر نشان دهنده استقبال بازار سرمایه از سهام گروه بوده است علاوه بر این سهام گروه در سال 1379 بالغ بر 66% بازدهی نصیب صاحبان خود نموده است و این مسئله در مقایسه با نرخ بازدهی سال 77 و 78 که به ترتیب برابر با 6/25% و 1/54% میباشد. نشانگر مدیریت بهینه و نتیجه تغییر استراتژی گروه میباشد.
شرکتهای تحت پوشش گروه بهمن عبارتند از: شرکت شاسیساز ایران (10% سهام متعلق به گروه بهمن) شرکت بازرگانی عصر بهمن (100% سهام متعلق به گروه بهمن) شرکت بازرگانی عصر بهمن (100% سهام متعلق به گروه بهمن) شرکت بازرگانی ریسپکت (%49 سهام متعلق به گروه بهمن) شرکت مزدا یدک (%100 متعلق به گروه بهمن) شرکت قند پارس (%12 سهام متعلق به گروه بهمن) شرکت سایپا (%14/43 سهام متعلق به گروه بهمن) ایران دوچرخ (%52 سهام متعلق به گروه بهمن) شرکت سرمایهگذاری بهمن (%36 سرمایه متعلق به گروه بهمن). مراکز تحت پوشش گروه بهمن عبارتند از مرکز بهمن موتور مرکز بازرگانی دپارتمان II – آدرس دفتر مرکزی: تهران، میدان فاطمی، خیابان چهلستون، پلاک 4 و آدرس کارخانه: تهران کیلومتر 21 جاده قدیم کرج میباشد، تعداد پرسنل فعلی شرکت حدود 1000 نفر و ارزش اسامی سرمایه آن 000/000/000/300 (سیصد میلیارد ریال) و منقسم با 000/000/300 (سیصد میلیون) سهم هزار ریالی است.
1) معرفی به واحد امور اداری جهت استخدام
2) بررسی مدارک (تحصیلی، شناسنامهای، سابقه کار و سابقه بیمه و … ) و تشکیل پرونده
3) معرفی به واحدهای تقاضا کننده نیرو جهت مصاحبههای تخصصی
4) دریافت پاسخ از واحدها در مورد افراد معرفی شده
5) تکمیل پرونده پزشکی، عدم سوء پیشینه، تأییدیه تحصیلی از واحد آموزش دهنده و ….
6) صدور کارت کارگزینی برای فرد و تهیه مفاد قرارداد کار و گرفتن امضا از کارکنان استخدام شده
7) ارسال قرارداد او به مدیریت منابع انسانی برای امضای نهایی
8) تعیین تاریخ شروع به کر از طرف واحد تقاضا کننده و تأیید نهایی آن
9) اقدام برای امکانات رفاهی کارکنان (سرویس ایاب و ذهاب دفترچه بیمه، بن غذا، بن … )
10) وارد شدن نام کارکنان در سیستم کامپیوتری حقوق و دستمزد و اضافه گردیدن به جمع کارکنان.
مرکز بهمن موتور شامل حوزههای چون:
1- معاونت تولید خودرو:
1- مدیریت خدماتی فنی
2- مدیریت مهندسی تولید
3- مدیریت تولید
4- مدیریت برنامهریزی
2- معاونت تحقق و توسعه:
1- مدیریت محصول
2- مدیریت مهندسی صنایع
3- ریاست کنترل پروژه
3-معاونت توسعه و ساخت:
1- مدیریت برنامهریزی و بازرگانی
2- مدیریت تضمین کیفیت
3- مدیریت امور مهندسی
4- مدیریت منابع انسانی:
1- ریاست آموزش
2- ریاست اداری
3- ریاست امور عمومی
4- ریاست ایمنی و بهداشت
5- مدیریت پشتیبانی:
1- ریاست امور قراردادها
2- ریاست امور خیریه
3- ریاست عمران
6- مدیریت مالی:
1-ریاست حسابداری صنعتی
2- ریاست مالی
7- مدیریت کنترل کیفیت:
1- ریاست تضمین کیفیت
2- ریاست کنترل مواد ورودی
3- ریاست کنترل فرآیند وانت
4- ریاست کنترل آزمایشگاهها
8- مدیریت طرح و برنامه:
1- ریاست واحد سختافزار و نرمافزار
2- مدیریت بهبود روشها
9- مدیریت فروش:
1- ریاست امور نمایندگیها
2- ریاست مهندسی فروش
1-1- حفظ و نگهداری، تعمیرات، دستگاهها و پرس، خطوط ED، وسایل گرمازایی و سرمازایی
ED: (الکترودیپازیشن) فرآیند آسترزایی میباشد که از پوسیدگی زود هنگام جلوگیری میکند باعث میشود که سطح محصول مسطح میشود.
2-1- مهندسی تولید: ساخت فیکسچر (اسکلتی که فرآیند جوش و نصب قطعات روی یکدیگر را میباشد) و نظارت بر چگونگی ساخت قطعات تولیدی داخل، خارج و روند تولید
3-1- مدیر تولید: اهم وظایف نظارت و مهندسی بر چگونگی ساخت و قطعات داخلی، مونتاژ که خود دارای بخشهای چون اتاقسازی جلو و عقب، قطعهسازی فرآیند مونتاژ سواری، مونتاژ وانت تحت نظارت مدیریت تولید (مونتاژ عملیات تکمیلی)
4-1- مدیریت برنامهریزی توسعه و ساخت: کارهای برنامهریزی و پیشبینی قطعات درخواستی و کلاسه (دستهبندی دادههای خود را با معاونت خود برای قطعهسازان خارج از کشور تأمین میکند.)
1-2- مدیریت محصول: تأمینکننده قطعات، بررسی قطعات فلزی و پلیمری (قطعات پلاستیکی)
2-2- مهندسی صنایع: تهیه و تنظیم لعات (نقشه سازمانی شرکت) کارسنجی با توجه به واحد کارسنجی که یک قطعه تولیدی از شروع تا خاتمه چه مدتی زمانی را نیاز دارد)
3-2- کنترل پروژه: بررسی پروژههای در دست اقدام و پیشنهادات شرکت، مثل پروژه ساخت وانت و کابین چه روندی دارد؟ چه هزینه در بر دارد؟ چه زمانی نیاز دارد؟
2-3- مدیریت تضمین کیفیت: تضمین کننده قطعات خریداری و در حال خرید را برآورد دارد. سرکشی به سازندگان تا روند تولید آنها را با مدیریت خود تضمین کند که این قطعه مورد تأیید میباشد یا خیر؟
3-3- مدیریت امور مهندسی: تأمین کننده قطعات خودرو با سازندگان، بستن قرارداد با سازندگان.
1-4- آموزش: تهیه و تنظیم نیازسنجی آموزشی با توجه به تهیه فرمها و ارائه خدمات آموزشی با توجه به عنوان شغلی و تخصصی افراد- برگزاری دورههای آموزشی (سمینارها، همایشها به روز بودن اطلاعات افراد و افزایش سواد از سطح کارگری تا مدیریت با توجه به نوع شغل، سابقه و نوع سواد.
2-4- ریاست اداری: جذب و به کارگیری نیروهای استخدامی جدید و تهیه حقوق و دستمزد افراد، تعیین میزان حقوق دریافتی با توجه به میزان تحصیلات، عنوان شغلی و تنظیم مرخصی روزانه- ثبت و نگهداری این اطلاعات تشکیل پرونده، ارائه خدمات بیمهای.
3-4- امور عمومی: تهیه و برآورد نمودن وسایل رفاهی از قبیل سرویسهای ایاب و ذهاب، تهیه مواد غذایی، رستوران برای پرسنل و ….
4-4- ایمنی و بهداشت: شامل بخش اورژانس که کار فوریتهای پزشکی، سوانح و آسیبدیدگی و غیره را انجام میدهد و مددکاری (کار امداد و مددجویی و رسیدگی به امور رفاهی و برآورد نمودن نیازهای افرادی که به واحد ایمنی و بهداشت از لحاظ کمک نقدی و غیرنقدی تا فرزندان، مشکلات خانوادگی و … )
1-5- ریاست امور قراردادها: کار پیمانکاران و جذب نیروی کار و بستن قراردادها و خرید وسایل و تجهیزات برای شرکت
2-5- ریاست امور خیریه: تهیه نمودن وسایل کمک آموزشی، بهداشتی، حفاظتی و … را انجام میدهند.
3-5- ریاست عمران: نظارت و ساخت کارهای بنایی، تجاری، جدولبندی، تیرچهسازی، لولهکشی و کارهای خدماتی و رفاهی و زیباسازی محوطه و … میباشد.
جهت دریافت فایل بررسی سلامت عمومی و رضایت شغلی در کارشناسان مرکز بهمن موتور لطفا آن را خریداری نمایید
دسته بندی | علوم اجتماعی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 83 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 126 |
کاربردهای گرافیک در تولید و پخش خبر تلویزیون
در عصری زندگی می کنیم که سرعت و تخصص دو شاخص مهم آن است. ریزشدن و خرد شدن تخصصهای کلان و روزآمد شدن یافته و بافتههای این روزگار دور از انتظار نیست.
گاه این تخصص ها چنان هستند که اصلاً به حساب نمیآیند و از این رو کمتر به آنها پرداخته شدهاند طراحی گرافیک برای تولید و پخش خبر تلویزیون از جمله این تخصصهای ظریف و ناپیداست چندان که گویی اصلاً نیست. پیش از این گرافیک را در دو حوزه «هنر» و «تبلیغات» میدانستند و بالطبع افراد شاغل و فعال در آن را به «هنرمند» و یا «تبلیغاتچی» میشناختند اما امروزه با گسترده شده کاربردهای این تخصص، تعاریف متفاوتی هم برای آن ساخته و پرداخته شده است. وقتی این روزها صحبت از «گرافیک خبر» در هر سه نوعاش(چاپی، تلویزیونی و سایبر) میشود، بایستی بدانیم که گرافیک دیگر صرفاً هنر و یا تبلیغات نیست بلکه مفهوم دیگری را هم در برمیگیرد و آن رسانه است. لذا گرافیک خبر ترکیبی از «هنر» و «رسانه» است ترکیبی که تفکیک ناپذیراست.
در این پژوهش در ابتدا تعاریفی از خبر و واژههای مرتبط با آن را ارائه می نماییم و سپس وارد مقوله گرافیک شده و آنرا در چند پلان معرفی می کنیم: گرافیک به عنوان یکی از هنرهای تجسمی، گرافیک در تلویزیون و گرافیک در تولید و پخش خبر تلویزیون. در انتهای این تحقیق پیشنهادهایی هم ارائه شده تا بتوان بر اساس آنها مشکلات موجود در گرافیک خبر را مرتفع ساخت.
مجموعهای که در پیش رو دارید، پایاننامهای برای اخذ درجه کارشناسی ارتباطات با گرایش خبر رادیو و تلویزیون است. عنوان این پایاننامه «کاربردهای گرافیک در تولید و پخش خبر تلویزیون» میباشد.
رسانهها در عملکرد روزانه خود صحنه مناظره بینشها و میدان منازعه کلمات و معانی هستند، برخلاف آنچه ظاهراً به نظر میرسد، رسانهها در نقش خبری خود آینهی انعکاس رویدادها و واقعیات دنیای اجتماعی و سیاسی نیستند، بلکه برعکس آفریندة واقعیتهای اجتماعی و سیاسی هستند و به تصورات ما از دنیای اطرافمان هستی میبخشند این فرض و پیشنهاد در آغاز عجیب می نماید و ممکن است ما را در شناخت محیط اطراف خود دچار تردید کند. لیکن با اندکی اندیشه میتوان پیبرد که خبر خود واقعیت و خود عینت جهان اطراف ما نیست، بلکه تنها حکایت و روایتی از این واقعیت است.
اینکه آیا واقعیتی خارج از محدوده کلام وجود دارد یا نه، مورد بحث نیست، بلکه این شناخت اساسی که خبر ساخته و پرداخته ذهن بشر است و این ذهن تنیده در عقاید، آداب و رسوم و هنجارهای فرهنگی است، کلید گشایش راز خبر است. خبر به ما میگوید که به چه چیز خبر فکر کنیم و چگونه به آن بیندیشیم.
علاوه بر این، خبر محصول کار سازمان یافتهای است که سلسله مراتب، ارزشها و هنجارهای تولیدی خود را دارد. خبر از دنیای واقعی برمیخیزد، بر اساس ارزشها و هنجارهای فرهنگی و سازمان خبری واقعیت را دگرگون میکند و به صورت روایت و داستان به دنیای واقعی باز میگردد.
در این فراگرد (مشاهد، بغیر، روایت و اشاعه) خبر به ارزشها و هنجارهایی که از آنها برخاسته است، حکم طبیعی و عینی میبخشد و در گسترها خود آنها را باز تولید کند. به رغم ادعای روشنگری، خبر از آنجا که باید ساده باشد و در سطح تصورات و ذهنیات مخاطبانش قرار گیرد، از آنجا که باید به زبان آنان سخن میگوید از دیدگاه ایشان دارای معنی باشد، نمیتواند فراتر از سطح عمومی مخاطبانش حرکت کند . در نتیجه خبر به صورت تأیید کننده و توصیه گر باورهای بیشتر پرداخته مخاطبان عمل میکند.
خبر در تلویزیون
ارائه تعریفی جامع و مانع بدون تکیه بر تعاریف پیشین و مراحل تهیه و تنظیم خبر، شکل اصلی محققان، روزنامهنگاران و استادان دانشگاهها بوده است. مهمترین اشکالهایی را که میتوان رای تعاریف خبر بیان کرد، بدین ترتیب است.
1- بیشتر تعاریف خبر توصیفی هستند و تنها به وصف یک یا دو خبر اکتفا میکنند، مانند:
«خبر گزارش از واقعیتهاست اما هر واقعیتی را نمیتوان خبر نامید» در این توصیف ابعاد تازگی، مجاورت، شگفتی و … معقول مانده است.
2- بعضی تعاریف خبر تمثیلی است مانند : (اگر فردی سگی را گاز بگیرد خبر است)، اما بر عکس، اگرسگی فردی را گاز بگیرد، خبر نیست) این خبر گر چه بعد شگفتی را در خبر روشن میکند اما در برابر مثالی دیگر چون خبر «کشتن یک شیر توسط الاغی در باغ وحش تهران) حتی در جنبه تمثیلیاش، کاستیهای فراوان دارد.
3- بعضی تعاریف خبر به صورت تک بعدی به خبر میپردازد، پس از خود جریان غافل مانده اند، پس برای رهایی از این گونه تعاریف محدود و شکننده لازم است به چشم اندازی کلیتر از خبر پرداخت.
4- کاستی مهم دیگر تعاریف خبر، آن است که هر یک از آنها تنها برای یک یا دو نوع از خبرها کاربرد دارند. در حالیکه در خبرنویسی دانشجویان با ابعادی از خبر آشنا میشوند که لازم است در تعریف خبر بیان شوند.
لذا با این پیش زمینه به تعاریف متعددی که توسط صاحب نظران دربارة خبر انجام شده است، میپردازیم:
- خبر، آگاهی. اطلاع، آگهی، وقوف. خبر کلمهی مفردی است که به مبتدا نسبت داده میشود تا با آن کلامی ساخته شود که چون این کلام به مخاطب القا شد، او از حالت منتظرهای که دارد، در میآید و به اصطلاح سکوت او در این مورد جایز باشد. «لغت نامه دهخدا»
- خبر شامل هر عمل و اندیشهای واقعی که برای عدهای کثیر از مخاطبان، جلب توجه کند. «لیل اسپنسر» Lyle spencer
- خبر نقل واقعی و عینی حوادث جاری مهم است که در روزنامه چاپ میشود و مورد توجه خوانندگان قرار میگیرد. (س، مولی S-mully)
- خبر، گزارش خلاصه و دقیق یک رویداد است، نه خود رویداد «میچل. دی. چارنلی، استاد دانشگاه سینوتای امریکا)
- خبر عبارت است از، انتشار منظم جریان وقایع و آگاهیها و دانشهای انسانی و نقل عقاید افکار عمومی است.
«فرناندو- ترو، رئیس و استاد انیستیتوی مطبوعات دانشگاه پاریس»
- خبر آگاهی است که برای کسی حائز اهمیت باشد، خبرگزاران و از بین رفتنی است به محض اینکه رویداد یا وضعیتی تفهیم شد و تنش برخاسته از آن کاستی گرفت، آگاهی مورد پذیرش به صورت تاریخ در میآید، البته در این حال هم می تواند جالب توجه باشد اما دیگر عاجل و مبرم نیست. دیگر خبر نیست. (شیبوتانی)
اعلام در بیان وقایع جالب اجتماعی موقعی به خوبی صورت می گیرد که عوامل و عناصر مؤثر در ایجاد هر واقعه به طور کامل جستجو و ارائه شود.
به طور کلی هر خبر، هر چند کوچک و کوتاه باشد، باید از لحاظ عوامل و عناصر زیر تکمیل گردد:
- شخص یا اشخاصی که در واقعه شرکت یا مداخله دارند و یا واقعه به نحوی به آنان ارتباط مییابد.
- موضوع و نوع واقعه یعنی آنچه واقعه را تشکیل میدهد.
- علت و انگیزهای که سبب ایجاد واقعه شده است.
- چگونگی وقوع که تربیت و کیفیت واقعه را معلوم مینماید.
- زمان وقوع که موقعیت واقعه را از نظر تاریخی، روز و ساعت تعیین میکند.
- مکان وقوع که وضع واقعه را از نظر محل و فاصله آن با جاهای دیگر مشخص میسازد.
- بنابراین اگر ارزشهای خبری به اخبار شکل میدهند «عناصر خبری» اخبار را به نمایش میگذارند، به طوری که هر اندازه که عناصر خبری کاملتر باشند، شکل خبر از نظر اطلاعاتی که باید به مخاطب بدهد جذابتر خواهد بود. عنصرهای تشکیل دهنده عناصر خبری به شرح زیر میباشد:
چه کسی (که) Woh، چه چیزی (چه) What، کجا؟ where، چه وقت، (کی) when، چرا؟ why چطور(چگونه) how .
افزایش غنای خبر با در نظر گرفتن این عناصر است که میتوان تصویر جامعی از رویداد را به بیننده منتقل کرد.
1- چه کسی (که): هر گاه خبری تهیه میکنیم، باید عوامل درگیر در ماجرای آن خبر، و در اینجا به طور اخص، فرد یا افراد ماجرا که در پیدایش و وقوع رویداد نقش داشتهاند دقیق بشناسیم و آنان را در خبر خود معرفی کنیم.
2- چه چیزی (چه) این عنصر عمدتاً بر ماهیت رویدادی که قرار است به خبر تبدیل شود متمرکز است. این عنصر و عنصر پیشین( که) معمولاً از مهمترین عناصر خبری هستند.
3- کجا؟ : هر رویدادی از وجه مکانی برای خود یک محل وقوع دارد. عنصر کجا از آنجا که محل رویداد را مشخص میسازد از اهمیت برخوردار است اطلاعات مربوط به عنصر کجا به ویژه اگر این عنصر شناخته شده نباشد، باید به طرزی تفصیلیتر ارائه شوند مثلاً اگر محل رویداد در کشور کوچک و گمنامی باشد باید به مخاطب توضیحاتی در مورد موقعیت جغرافیایی آن ارائه شود.
4- چه وقت، کی؟ زمان رویداد برای بینندگان باید ارائه گردد. بیننده باید از زمان وقوع رویداد اطلاع داشته باشد.
5- چرا و چطور؟ عناصر خبری چرا و چطور جنبههای تحلیلی و توصیفی رویدادها را تبیین میکنند. این دو عنصر در بسیاری از مواقع با دیدگاههای شخصی خبرنگار- خواسته و ناخواسته آمیخته میشوند و همه آنچه دربارة بی طرفی خبری، عینیگرایی و پرهیز از جانبداری خبری گفته میشود از همین دو عنصر سرچشمه میگیرند. بطور کلی عنصر چرا و چگونه عمدتا در گزارشها و خبرهای تحلیلی و توصیفی استفاده میشود، نکتهای که در اینجا باید متذکر شد این است که بین عناصر خبری و ارزشهای خبری رابطه مستقیمی به شکل زیر وجود دارد:
چه کسی شهرت
چه چیزی= در برگیری و شگفتن فراوان
کجا= مجاورت
چه وقت= تازگی
و دو عنصر چرا و چطور، ارزش تحلیلی و توصیفی دارند زیرا بیننده نمیداند که رویداد چرا و چطور به تحقق پیوست است.
در خبر 4 قسم سبک خبرنویسی مرسوم است:
1- سبک هرم وارونه
2- سبک تاریخی
3- سبک تاریخی به همراه لید
4- پایان شگفت انگیز
1- سبک هرم وارونه: چکیده و مهمترین مطلب رویداد، در ابتدای خبر و کم ارزشترین مطلب در انتهای آن قرار میگیرد و هر قسمت با توجه به میزان اهمیت آنها از بالا به پایین تنظیم میشود. این سبک یکی از کاراترین روشها انتقال اطلاعات است.
2- سبک تاریخی: در این سبک برخلاف سبک هرم وارونه مطالب به همان صورتی که به لحاظ زمانی تحقق یافتهاند در قالب خبر ارائه میشوند. در این سبک، خبرنگار به داوری نمیپردازد و کاری به این ندارد که کدام خبر یا بخش ماجرا مهمتر است تا آن را در پاراگراف نخست خبر ارائه کند. بنابراین برخلاف سبک هرم وارونه، تا حدود زیادی از اعمال نظر خبرنگار جلوگیری میشود. و مطالب به طرز کاملتری ارائه میگردد.
3- سبک تاریخی همراه با لید: سبک تاریخی همراه با لید ترکیبی از سبک هرم وارونه و سبک تاریخی است. در تهیه خبر به صورت سبک تاریخی همراه لید، ابتدا چکیده مهمترین مطلب به صورت «لید» در پاراگراف اول خبر قرار میگیرد. سپس ماجرا یا رویداد به آن صورتی که اتفاق افتاده است به ترتیب زمان وقوع رویداد همانند سبک تاریخی شرح داده میشود.
سبک پایان شگفتانگیر: سبک پایان شگفتانگیز از سبکهای شیرین خبرنویسی است. در این سبک قفل ماجرا در پایان خبر باز میشود و مخاطب را شگفت زده میکند.
نقش سوگیری خبری در تغییر فکر و عقیدهی مخاطبان میتواند طی مدت کم و بیش کوتاهی بسیار چشمگیر باشد به عبارت دیگر سوگیری خبری متناسب با اهداف و سیاستهای درست یا نادرست دروازهبانان خبری میتواند افکار عمومی و ایستارهای متفاوت افراد جامعه را به سوی چنان اهدافی سوق دهد.
به تعبیر میتوانیم بگوییم که سوگیری خبری، همسو و هم جهت با تبلیغات (منفی یا مثبت) است. نتیجه آن که همان گونه که تبلیغات می تواند از جنبههای ناآشکار نظارت اجتماعی محسوب شود، سوگیری خبری نیز میتواند چنین قدرتی را دارا باشد.
اما این نکته را باید در نظر گرفت، شم سیاسی و اجتماعی دروازهبانان خبری پشتوانهای برای بکارگیری صحیح انواع سوگیری باشد. چرا که انتخاب نامناسب انواع سوگیری در خبر آثار و عواقب فراوانی به بار میآورد که نخستین اثر سوء «از اعتبار ساقط کردن» خبر است.
به عبارت دیگر اگر تصمیمگیرندگان و دروازبانان خبری بکارگیری سوگیریهای خبری را (بنا بر سیاستهای تعیین شدهی داخلی و خارجی) لازم و ضروری میدانند، بجاست تا حد امکان از سوگیری لفظی کنارهگیری کنند و با رعایت قاعدهی بی طرفی و واقع نمایی و با در نظر گرفتن اهداف و سیاستهای خارجی یا داخلی سوگیری در متن خبر را بر سایر انواع سوگیری به ویژه سوگیری لفظی ترجیح دهند.
سوگیری عبارت است از: دیدگاههای پیش نظری یاعاطفی مبتنی بر خرافات، عقاید قالبی و . . . درباره افراد گروهها یا موضوعهای خاص که موجب تفسیرهای ذهنی و دور از واقعیت عینی میشوند.
سوگیریهای خبری بر دو نوع است
1- سرگری در الفاظ: از آنجا که زبان خبر در رسانههای خبری بیشتر از خود رویداد به خبر معنا میبخشد، الفاظ و کلماتی که در متن خبر به کار برده میشوند، به قدری حساس و سرنوشت ساز ستند که زبان خبر بلافاصله پس از گزینش خبر به میان میآید، به طوریکه اگر الفاظ در جای خود و به طور دقیق به کار نرود، برداشتها و تعابیر گوناگونی در مخاطبان ایجاد میشود. مثالهای زیر نمونههای از سوگیری های خبر هستند.
- سوء قصد به آزادی= تهدید مطبوعات
- جنایت منفور= آدم کشی
- تیراندازی شدید= بمباران
2- سوگیری در متن خبر: در بعضی خبرها ممکن است به ظاهر هیچ نوع لفظ سوگیرنهای وجود نداشته باشد اما در متن خبر نوعی سوگیری را در ذهن مخاطب ایجاد کند، به طور کلی بیشترین سوگیریهایی که در خبر روزنامهها، نشریات و سایر وسایل ارتباط جمعی به چشم میخورند. شش نوعاند.
1- سوگیری اسنادی 2- سوگیری وصفی
3- سوگیری قیدی 4- سوگیری متنی
5- سوگیری جملهای 6- سوگیری تصویری
موضوعات خبری مورد توجه در سیمای جمهوری اسلامی ایران براساس مطالعه خبرها منتشره از بخشهای مختلف به طور عمده و بدون رعایت هیچ گونه ترتیبی در عناوین 13 گانه زیر خلاصه میشود:
1- اخبار سیاسی داخلی
2- اخبار سیاسی خارجی و روابط دیپلماتیک
3- نظامی، دفاع ، جنگ و خشنونتهای سیاسی
4- اختبار اقتصادی، تجاری، کارگری، کشاورزی
5- اخبار پزشکی، بهداشتی
6- امور آموزشی
7- اخبار اجتماعی، حوادث و اتفاقات
8- امور قضایی و حقوق
9- انرژی، محیط زیست، صرفهجویی، حقوق بشر
10- اخبار ورزشی
11- اخبار علمی فرهنگی ، هنری، ادبی
12- امور توسعه
13- اخبار مذهبی و دینی
تلویزیون پدیده ای بزرگ قرن حاضر نام گرفته است، در این وسیلهی ارتباطی، میتوان به طور همزمان از مطالب چاپ شده، سخنرانی، فیلم، رنگ، موزیک، هیجان، حرکت و صدا به خوبی برای ابلاغ پیام استفاده کرد. تلویزیون یک وسیلهی ارتباطی است که مانند روزنامه، سینما و رادیو جنبههای گوناگون خبری تفریحی، آموزشی، فرهنگی و تبلیغاتی دارد و به طرق گوناگون مورد استفاده قرار می گیرد و از لحاظ ارتباطی و خبری تلویزیون یک وسیلهی جدید است که در عین حال تکنیکهای مختلف رادیو، سینما و روزنامه را در خود جمع کرده است و از آن بهره برداری میکند در تلویزیون واژهها، صرفاً بخشی از حس را حمل میکنند. بقیه توسط لحن، صدا، حالت چهره، موسیقی، عکس، فیلم یا حتی یک مکث بیان میشوند.
خبر تلویزیون باید دارای ویژگیهای همانند، هدفمندی، جامع نگری و وحدت موضوع باشد و سوژه خبر باید بر اساس واقعیتهایی که وجود دارد، تعیین شود، انتخاب سوژه و تحقیق درباره آن و نیز پرورش و پردازش آن دقت زیادی میخواهد از ویژگیهای ساختاری خبر تلویزیون می توان به گزارشها، مصاحبهها و نیز جلوههای صوتی و تصویری اشاره کرد. در خبر تلویزیون بر حسب مورد از مصاحبه استفاده میشود و آنچه مسلم است، این است که مصاحبهگر یا گزارشگر باید تلاش کند تا از منابعی در خبر استفاده کند که بر موضوع خبر تسلط داشته باشد که این خود میتواند علاوه بر مستندکردن خبر، تأثیرگذاری آن را بالا ببرد. در خبر تلویزیون تنوع تصویر، جذابیت. چگونگی حرکات تصاویر خبری و چگونگی تدوین خبرها بسیار با اهمیت است و در کنار اینها مجموعهای از کارهای گرافیکی، اسلاید، حرکات رایانه ای و دوربین و استفاده از تصاویر آرشیوی می تواند در کار تصویربرداری خبر مهم تلقی شود همچنین یکی از راههای متنوع کردن تصاویر خبری، تهیه نماهای مخلتف است.
1- شروع خبر در تلویزیون
2- ساختار برنامه خبر تلویزیون
3- خبر نویسی برای تلویزیون
4- شیوه ارائه خبر تلویزیون
5- نگارش خبر تلویزیون
6- معیار گزینش خبر
7- زلالی و روانی در خبرنویسی
8- گرافیک خبری تلویزیون
9- خبرهای رویداد مدار و موضوع گرا در تلویزیون
10- تأثیر عوامل گوناگون در فرایند خبر تلویزیون
11- تفاوت خبر با تفسیر و تحلیل
12- گویندگی خبر تلویزیون
13- منبع خبر در تلویزیون
هر برنامه تلویزیونی دارای مشخصات ویژهای است که از شر وع آن برای بیننده روشن میشود که برنامه دارای چه محتوایی است، بنابراین شروع خبر تلویزیونی نیز به لحاظ روانی و جذب مخاطب باید دارای ویژگیهای خاصی باشد. در شروع خبر تلویزیونی ، علاوه بر بخش آرم خبر که خود دارای ویژگیهای هنری و گرافیکی و نیز روانی است. شروع خبر نیز باید با نخستین واژههایی که مخاطب را میخکوب کند و آن را جذب کند شروع شود. در شروع خبر رادیو، ورودی را با واژههای خوش آهنگ و اجرای مناسب میتوان شنیدنی کرد اما در خبر تلویزیونی تأمین این فضا، باید به کمک رنگ، حرکت و صدا و تصویر پر کرد. شروع خبر تلویزیونی باید با گیراترین و مهمترین قسمت خبر باشد تا بر بیاعتنایی مخاطب غلبه شودو او را به پیگیری خبر تشویق کند. بنابراین خلاصه خبر باید متناسب با شروع خبر باشد، یعنی حجم خبر و به ویژه بلندی یا کوتاهی آن، نوع خلاصه خبر یا لید را تعیین میکند و قاعده اساسی که همواره باید در نظر داشت این است که مقدمه خبر در عین این که حاوی قسمتهای اساسی خبر است، باید تا جایی که ممکن است خالی از مطالب و کلمات زائد باشد و به طور مختصر و کوتاه بیان شود. لید و شروع خبر، مهمترین و نیز تنظیم کننده نبض مطلب است و با شروع خوب و جذاب حواس مخاطب را باید شکار کرده و به طور کلی در شروع خبر این نکتهها اهمیت دارند:
الف) کلمات و واژههای اولیه باید مهم و جذاب باشند ب) ورودی و شروع خبر اگر چه مانند لید از جنس متن خبر هستند اما باید جذابترین نکته آن باشد ج) پیام ورودی لزوماً مهمترین بخش خبر نیست اما قطعهای از خبر است که تأثیرگذاری بیشتری نسبت به بخشهای دیگر دارد. به عبارت دیگر در ورودی خبر، پیامی که میتواند بیشترین زمینه داد و ستد ذهنی، احساسی یا عاطفی را برای مخاطب تأمین کند بر میگزینند د) حجم و اندازه شروع خبر محدود نیست البته این حجم باید فشرده و کوتاه باشد اما در حقیقت به موضوع خبر نیز بستگی دارد.
یک برنامه خبری از 4 عنصر یا عامل تشکیل شده است که هر کدام کاربردها و وظایف خاصی را در رابطه با ارائه خبر بر عهده دارند.
1- آرم متحرک ( آرم استیشن): آرم استیشن یا آرم متحرک در ابتدای هر بخش خبری می آید و ضمن اعلام شروع بخش خبری، مخاطب را از نوع خبرها (سیاسی، ورزشی، هنری و . . . ) هم آگاه میسازد.
2- تیترهای مهم خبر روز: پس از آرم استیشن مهمترین خبرهای روز ارائه میگردند. تیترهای مهم روز وظیفهای بس مهم در اختیار داشته، از سویی کاربردی ایدئولوژیک داشته و از یک طرف به ذهن مخاطب علامت میدهند که به خبرهای مهم روز دقت بیشتری نمایند. کاربرد ایدئولوژیکی تیترهای مهم روز در این حقیقت نهفته است که در یک برنامه خبری رپرتاژها و خبرهای گوناگون به نمایش در میآیند و مخاطب در محیط پر سر و صدای خانواده ممکن است بعضی از خبرها را از دست بدهد یا به آنها دقت ننماید، ولی مهمترین تیترهای روز به او اشاره میکند که خبرهایی که از نظر سازمان خبری مهم تلقی می شود، را از دست نداده و به آنان توجه نمایند. اما این تیترهای مهم کاربرد دیگری نیز دارند. تحقیقات ثابت نموده است که بخش مهمی از یک برنامه خبری لحظاتی بعد از پخش از ذهن مخاطبان رخت بر میبندد همانطور که اشاره شد تیترهای مهم دقت مخاطب را حداقل به این تیترهای افزایش داده، کمک می نماید تا اخبار مربوطه در ذهن مخاطب حفظ گردد.
3- گوینده برنامه خبری: گوینده خبر یکی دیگر از عناصر بسیار مهم این گونه برنامههاست که به بیان خبرها در استودیو میپردازد اگر گوینده از شیوه های درست ارائه خبر با استفاده از حرکات به جای اعضای صورت مانند ابرو، تنگ کردن چشم، لبخند زدن و تأکید از طریق تغییرات صوتی به هنگام معرفی خبر استفاده نماید از یک سو حافظه مخاطبان از خبرهای پخش شده افزایش یافته و از سوی دیگر، علاقه آنان به پی گیری خبر نیز می تواند فزونی یابد.
4- رپرتاژ خبری: رپرتاژ خبری که به وسیله خبرنگار و تیمهای خبری از محل حادثه یا اتفاقی خبری تهیه می کنند نیز، یکی دیگر از عناصر خبری است و این رپرتاژها میتوانند با ارائه خبر به شکلی مدون که از دو عامل صوتی- تصویری در آن استفاده گردیده، به جلب نظر مخاطب بپردازد، چرا که به جای خواندن یک خبر به روی تصاویر از حادثه خبری، خبرنگار می تواند با مصاحبه با شاهدان ماجرا نظر خواهی کارشناسان و ظاهر شدن در صحنهی خبر و صحبت مستقیم با مخاطبان خبر را به شکلی دلنشین و جالب توجه که باعث دلزدگی مخاطب نشود، ارائه دهد.
دبیر خبر میتواند خبر خود را از منابع مختلفی استخراج کند، منابعی چون تلکسها و سایتهای خبری، گزارش تلفنی، تصاویر ویدئویی، فکسهای ارسالی و منابع شفاهی نویسندة پس از مطالعه خبرها، همراه یک مونتور یا تدوینگر تصاویر را مشاهده میکند، در صورت نیاز بر روی تصاویر صدا، گذاشته می شود. چنانچه به پیوند میان تصویر و کلام نیاز باشد، نظرهای نویسنده خبر باید اجرا شود.
جهت دریافت فایل کاربردهای گرافیک در تولید و پخش خبر تلویزیون لطفا آن را خریداری نمایید
دسته بندی | علوم اجتماعی |
بازدید ها | 2 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 81 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 124 |
روابط اجتماعی معلمان و دانشآموزان در عصر ارتباطات
جهانی را که در آن زندگی میکنیم جهان ارتباطات نام گرفته است. با کمک ماهوارهها و اینترنت مرزها و دیوارهای مرئی و نامرئی فرو ریخته و دنیا به دهکده کوچکی تبدیل شده است. در این دهکده کوچک، نظامهای پیشین نابود شده و یا در حال نابودی است ونظامهای جدید با سرعتی وصف ناپذیر در حال جایگزینی است. دگرگونی در دانش، دگرگونی در نگرش، دگرگونی در رفتارها و دگرگونی در روابط انسانی و اجتماعی از دستاوردهای این دگرگونی است. آنچه در این مقاله مورد بررسی است کاربرد فناوریهای جدید اطلاعات و ارتباطات در آموزش و پرورش و بررسی تأثیر آن در ابعاد گوناگون آموزشی، پژوهشی و اجتماعی است. بدین منظور، در این مقاله ابتدا پیرامون وسایل جدید اطلاعات و ارتباطات و نقش آنها در آموزش و برقراری ارتباطات اجتماعی مطالبی ارائه خواهد شد و سپس به تأثیر این فناوریها در کلاسهای درس و نقش معلمان در این رابطه میپردازد.
همچنین سعی شده است با بررسی کتب، مجلات و مقالههای اینترنتی، آخرین نتایج به دست آمده از تأثیر فناوریها در کلاسهای درس به ویژه تأثیر آنها در تغییر نقش معلمان مطالبی ارائه شود. نقش این فناوریها درچگونگی برقراری ارتباط معلم با دانشآموزان، با همتایان و با سایر افراد جامعه از جمله مطالب این مقاله است.
با توجه به نتایج به دست آمده توصیههایی برای استفاده بهتر از فناوریها برای برقراری ارتباطات اجتماعی به معلمان، مسؤولین و دست اندرکاران آموزشی شده است.
مقدمه
ارتباط عبارت است از فراگرد انتقال اطلاعات، احساسها، حافظهها وفکرها در میان مردم (اسمیت، 1988، ص 7). ارتباطات به معنای «تسهیم تجارب» نیز تعریف شده است. در این معنا، هر انسانی تجارب و آنچه در درون خود دارد را با دیگران در میان میگذارد. برخی از صاحبنظران ارتباطات را پدیدهای تکاملی میدانند که به گونهی فراگردی از افراد و نظام اجتماعی که درآن زیست میکنند، نشأت گرفته و خود به نوبه خود بر آنها تأثیر میگذارد. از طریق این جریان، انسانها و نظامهای اجتماعی تکامل مییابند، تغییر میپذیرند، خود را با شرایط منطبق میکنند، جایگزین میشوند، رشد میکنند.
ابزارهای ارتباطی وسایلی هستند که از طریق آن انسانها به خلق، حفظ و توسعه روابط خویش با یکدیگر میپردازند. از طریق این ابزار اطلاعات، دانش و آگاهیها و حتی فرهنگها مبادله میشود. فناوریهای جدید اطلاعات و ارتباطات از زمره وسایل ارتباطی جدید هستند که با امکاناتی نظیر پست الکترونیکی، اتاقهای گفتگو، گروههای مباحثه، نفش عمدهای در این فرآیند به عهده دارند.
اصطلاح ”فناوری اطلاعات[1]“ جدیداً به ”فناوری اطلاعات و ارتباطات[2]“ تغییر یافته است. البته تفاوت این دو واژه از نحوه برقراری ارتباط نشأت گرفته است. واژه اول، یعنی فناوری اطلاعات به جریان یکسویه ارتباط اشاره دارد که در این فرآیند، گیرنده و یا دریافت کننده نسبت به اطلاعات دریافتی منفعل است. واژه دوم یعنی فناوری اطلاعات و ارتباطات، اشاره به تعامل بین کاربر و دنیای اطلاعات دارد. بنابراین، واژه دوم به جریان دوسویه ارتباط اشاره دارد که در این فرایند، کاربر نقش بسیار فعالی در رد و بدل کردن اطلاعات خواهد داشت. رایانه از طریق جریان فرست و بازفرست اطلاعات، توانایی مردم را برای برقراری ارتباط فوری و آسان از فواصل دور و نزدیک فراهم کرده است و از این طریق موجب تحولات شگرفی در امور گوناگون از جمله آموزش و پرورش شده است. در این مقاله ضمن اشاره به تحقیقات انجام گرفته در مورد نقش رایانهها در آموزش به نقش ارتباطی آنها توجه خاص شده است.
نقش رسانههای گوناگون ارتباطی در آموزش
در قرن نوزدهم، گسترش راه آهن و استفاده از آن به عنوان اولین وسیله ارتباطی، کمی بعد اختراع تلفن که هر فرد میتوانست ارتباط فوری و بلادرنگ با افراد دیگر داشته و اطلاعات به راحتی و وضوح سریعاً نقل و انتقال مییافت. سپس، تلگراف، تلکس، ماشین فاکس که امکان انتقال نوشته را از طریق شبکههای ارتباطی فراهم میکرد.
استفاده از وسائل الکترونیکی در امر برقراری ارتباط و در نتیجه آموزش از طریق آن، در اوایل سال 1900 از طریق رادیو آغاز شد. در اوایل 1924، بی بی سی (BBC) شروع به پخش برنامههای آموزشی کرد. از آن زمان تا به حال رادیو به منزله ابزاری جهت دست یابی افراد ساکن مناطق دور افتاده به آموزش مطرح بوده است.
برنامههای آموزشی تلویزیون در دهه 30 آغاز به کار کرد (1930)، 20 سال طول کشید تا برنامههای آموزشی آن به صورت محبوب و مردمی در آید، بعد از گذشت 30 سال، فناوریهای رایانهای زمان و مکان را در نوردیدند و آموزش را از کلاسهای درس به منازل ومحل کار آوردند و درسهای مجازی، دورههای مجازی و دانشگاههای مجازی پدید آمدند. در حال حاضر کاربرد گسترده از امکانات اینترنت در مدارس، نشانگر فناوریهای پیشرفته میباشد.
نقش ارتباطی اینترنت در آموزش و پرورش
امروزه، علم مرز نمیشناسد و به گوشهای از جهان تعلق ندارد. همه با هم مشغول ساختن دانشهای نو برای بهبود بخشیدن به نابسامانیهای اوضاع جهان اند. این واقعیت است که همه جهانیان از پیشرفتهای حاصله از تلاش دانشمندان و متخصصان برای زندگی بهتر و رفاه بیشتر استفاده میکنند. بنابراین، باید در تولید وساخت دانش نیز سهمی به عهده گیرند.
بهره مندی از تجارب بدست آمده از طریق رسانهها از تکرار کارهای انجام شده و صرف وقت و سرمایه مجدد جلوگیری میکند. امروزه با کمک فناوریها، در کسری از ثانیه میتوان به تجارب اندیشمندان دست یافت. با استفاده از فناوریهای جدید، نه تنها میتوان در معرض کارهای انجام شده قرار گرفت بلکه این امکان از طریق شبکههای بین المللی وجود دارد که در فرآیند کارهای در حال انجام به طور فعالانه مشارکت کرد. متخصصان کشورهای مختلف میتوانند در زمان مشخصی به تبادل اندیشه و نظر بپردازند و در مورد یک رویداد علمی بحث و گفتگو کنند و از این طریق به دانش جهانی دست یابند. آنچه در زیر بیان میشود، استفاده از فناوریهای آموزشی را در حرفه پزشکی نشان میدهد:
الیوت ماسیه[3]، فناور و متخصص تعلیم و تربیت، این تجربه دست اول را هنگام بازدید از «گام نخست در موفقیت و پیشرفت در یادگیری الکترونیکی» ملاحظه کرد. او در تفسیر این بازدید چنین میگوید:
هفت هزار متخصص قلب را در سالن کنفرانسی تصور کنید که در حال مشاهده و تعامل با جراحانی هستند که به طور همزمان مشغول عمل جراحی قلب در سه کشور مختلف دنیا (اسرائیل، ایتالیا ونیویورک) هستند. شش بیمار برای جراحی قلب دراتاقهای عمل این سه کشور در نظر گرفته شدند. در هر اتاق عمل، بین 3 تا 8 دوربین فیلمبرداری و وسایل اسکن جهت نشان دادن عمل جراحی و گرفتن تصاویر از داخل و پخش آن به صورت زنده فراهم شده است.
متخصصان قلب در اتاقهای عمل مشغول اجرای روشهای بسیار پیچیده، بالاتر از سطح استانداردهای معمول بودند. بیماران مورد عمل جراحی که وضعیت بسیار جدی و وخیمی داشتند، همه برگه رضایت نامه را امضاء کرده بودند و در طول انجام عمل جراحی به هوش بودند.
یک دستگاه تغذیه ماهوارهای و ارتباط از طریق آن، به تماشاگران اجازه میداد تا طی انجام دادن عمل جراحی، به طور زنده با جراحان در تعامل و ارتباط باشند و کلیه عملیات را دنبال و حتی آنها را مرور و بازنمایی کنند. شرکت کنندگان میزگرد، متخصصان سطوح بالای جراحی قلب بودند که عقاید و نظرات خود را در مورد روش کار و شیوه عمل جراحی توضیح میدادند. از سوی دیگر، جراحان در اتاق عمل راجع به اینکه چه روشی را انتخاب کنند و در چه حالتی، روش انتخاب شده را متوقف خواهند کرد رأی گیری میکردند. همین که رأیگیری در حال انجام بود، چهار صفحه پر از اطلاعات فوری و بلادرنگ در مقابل متخصصان قلب قرار گرفت. این اطلاعات به آنها کمک میکرد تا در جریان اتفاقات زمینهی کار باشند (ماسیه، 2001، ص 1)
ماسیه گزارش میدهد «واقعاً، این رویداد تجربه یادگیری بسیار قدرتمندی بود. این فرآیند از توزیع بسیار سریع دانش و اطلاعات پزشکی حمایت میکرد. خیلی سریعتر از فرآیند معمولی در چاپ اطلاعات پزشکی.»
همان طور که در این مثال ملاحظه شد. یکی از مهمترین امتیازات فناوریهای اطلاعات و ارتباطات مشارکت جمعی در تولید دانشهای جدید از طریق برقراری ارتباطات اجتماعی است. اینترنت برای دست اندرکاران آموزشی مزایای دیگری را نیز در بردارد، از جمله:
ـ ارتباط بامراکز علمی، پژوهشی سراسر کشور و دنیا و کسب مشورت و تبادل نظر با صاحبنظران و متخصصان هر رشته؛
ـ تماس سریع با کارشناسان، متخصصان و صاحبنظران سراسر کشور وسراسر دنیا در رشتههای تخصصی مربوطه از طریق امکانات گوناگون اینترنت نظیر پست الکترونیکی.
پست الکترونیکی
کاربرد گسترده ازامکانات اینترنت در حرفهها و مشاغل گوناگون، نشانگر استفاده از فناوری پیشرفته است. این فناوری نه تنها برای دست یابی به اطلاعات و دانش روز استفاده میشود بلکه در اکثر نوشتهها آدرس پست الکترونیکی نویسنده مشخص است و فرد میتواند در مورد نوشته با نویسنده آن تماس بگیرد و به بحث و گفتگو پیرامون مطالب نوشته شده بپردازد. گر چه در گذشته هم امکان تماس از طریق نامه، فاکس و تلفن وجود داشته است ولی استفاده از امکانات اینترنت این روند را بسیار تعاملی تر، آسانتر و ارزانتر کرده است. پیامی که از طریق اینترنت فرستاده میشود، بسیار ارزانتر از فرستادن آن با وسایل ارتباطی دیگر نظیر تلفن، دورنگار و نظایر آن است. امکانات اینترنت به شخص امکان ناشناس ماندن میدهد. بنابراین، او میتواند هر سؤالی داشته باشد بدون ترس و دلهره بپرسد. گر چه ممکن است نام کاربر مشخص شود ولی ویژگیهای دیگر او نظیر سن، جنسیت، ملیت و حتی محل ارسال پیام ناشناخته میماند. برای مثال، نامهای که از همسایگی و اتاق کناری فرستاده میشود با نامهای که از یک کشور بسیار دور فرستاده میشود، مشابه است و تشخیص محل ارسال نامه کمتر امکان پذیر است. با استفاده از پست الکترونیکی امکان تماس با افراد سراسر دنیا وجود دارد. وجود امکان بحث و گفتگو از طریق اینترنت از دیگر امتیازات این رسانه در آموزش میباشد.
اتاقهای گفتگو
یکی از قابلیتهای اینترنت، چت یا اتاقهای گفتوگو میباشد. چت در لغت به معنای گپ زدن، صحبت دوستانه و درد دل آمده است. چت کردن یعنی ارسال پیام برای یک مخاطب یا مجموعهای از مخاطبان و دریافت پاسخ از آنها در مدتی کمتر از چند ثانیه و تکرار این عمل. محیطهای چت انواع مختلفی دارند از جمله، چتهای نوشتاری، گرافیکی، صوتی و تصویری، چتهای صوتی همانند تلفن عمل میکنند با این تفاوت که فرد میتواند همزمان با چند نفر و یا یک نفر گفتگو کند. در چت صوتی تصویری، کلام و تصویر همزمان رد و بدل میشود. در چتهای گرافیکی، چت کنندهها علاوه بر تایپ پیام، برای خود یک تصویر گرافیکی که معرف آنهاست، انتخاب میکنند.
در هر صورت متداولترین نوع چت، کاربرد نگارشی آن است. از این قابلیت اگر درست استفاده شود، گستره وسیعی از امکانات را در اختیار کاربران قرار میدهد. در محیطهای چت دو نوع برخورد افراد با هم وجود دارد، یکی به صورت تخصصی و دیگری عمومی. معمولاً ایرانیان علاقه مند به چت، به غیر از تعداد معدودی از اساتید و متخصصان و علاقه مندان حیطه خاصی، وارد محیطهای تخصصی نمیشوند، چرا که از طرفی تسلط کافی به زبان انگلیسی یا دیگر زبانها را ندارند و از طرفی گرایش به برقراری روابط اجتماعی برون مرزی نیز کم است و این میتواند به دلیل نبودن اشتراکات فرهنگی و تفاوت در اولویتهای مورد علاقه در بحث، باشد.
در پژوهشی انجام شده توسط زمانی و آقاکثیری (1383) از مدارس اصفهان نشان داده است که آموزش و پرورش هزینههای زیادی را برای بازآموزی و آموزش ضمن خدمت معلمان برای استفاده و کاربرد رایانه در مدارس هزینه کرده است. 89% از معلمان مورد مصاحبه دورههای آموزش ضمن خدمت پیرامون مهارتهای مربوط به استفاده از رایانه را گذرانده اند. 23% از این افراد از مهارتهای کسب شده در امر آموزش و پژوهش استفاده کردهاند ولی تنها 3% از این افراد تواسنتهاند از دانش کسب شده در زمینه برقراری ارتباط با همتایان و والدین استفاده کنند. این افراد معمولاً کسانی بودند که در منزل به رایانه و اینترنت دسترسی داشتند. بنا به اظهار این معلمان، آنها در موارد معدودی از اتاقهای گفتمان برای برقراری ارتباط با دوستان خود استفاده کردهاند وبرای منظورهای آموزشی و درسی کمتر این امکانات مورد بهره برداری قرار گرفته است.
نقش معلمان در استفاده از فناوریهای اطلاعات و ارتباطات
هم اکنون اهداف سنتی آموزش تغییر یافته، تنها به یادگیری بدنهی دانش و مهارتها محدود نمیشود، بنابراین وظیفه معلمان هم تغییر کرده و مشکلتر شده است زیرا آنان باید مهارتهای شناختی ترکیب دانش نو و قدیم، چگونگی یادگیری دانش جدید و به کار بردن این دانش در موقعیتهای جدید را به بچهها یاد بدهند. در زمینههای اجتماعی ارتباط معلمان تنها به ارتباط با تعداد معدودی دانشآموز محدود نمیشود و آنها ناچارند برای به روز کردن اطلاعات علمی که هر روز تازهتر و پیچیدهتر میشوند، دامنه ارتباطات اجتماعی خود را گسترش بخشند. آنها نیاز دارند که با افراد جامعه به ویژه والدین ارتباط برقرار کنند و از امکانات جامعه و خانواده حداکثر استفاده را بنمایند. در اکثر موارد آنها دامنه روابط اجتماعی خود را از مدرسه فراتر گذاشته و با سایر همتایان خود در سراسر کشور و حتی با سایر کشورها تماس گرفته و از نظریات و تجربیات آنها در زمینههای گوناگون و برای حل مشکلات آموزشی بهره میگیرند. فناوریهای جدید زمنیه بسیاری از روابط اجتماعی را برای آنها فراهم میکنند. آنها به دانشآموزان میآموزند که چگونه میتوانند زمینههای کار گروهی و تعاون را با کمک فناوری اطلاعات و ارتباطات بهبود بخشند. بهرهمندی از تمام امکانات بالقوهای که در این فناوری وجود دارد شرایط و خواستههای جدیدی را از معلمان میطلبد. در مورد اهمیت این موضوع در شرایط کنونی لازم است به چند نکته در مورد آموزش توجه گردد:
جهت دریافت فایل روابط اجتماعی معلمان و دانشآموزان در عصر ارتباطات لطفا آن را خریداری نمایید
دسته بندی | علوم اجتماعی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 42 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 33 |
سنجش کیفیت ذهنی زندگی در نواحی شهری
سنجش کیفیت ذهنی زندگی در نواحی شهری
(مطالعه موردی: شهر نورآباد، استان لرستان)
چکیده
کیفیت زندگی شهری یکی از مهمترین حوزه های مطالعات شهری در کشورهای مختلف است. این مهم به دلیل اهمیت روزافزون مطالعات کیفیت زندگی در پایش سیاست های عمومی و نقش آن به عنوان ابزاری کارآمد در مدیریت و برنامه ریزی شهری است. کیفیت زندگی شهری معمولاً از طریق شاخص های ذهنی حاصل از پیمایش و ارزیابی ادراکات و رضایت شهروندان از زندگی شهری و یا با استفاده از شاخص های عینی حاصل از داده های ثانویه و به ندرت با استفاده از هر دو نوع شاخص ها اندازه گیری می شود. هدف مطالعه حاضر، سنجش کیفیت زندگی در شهر نورآباد با استفاده از شاخص های ذهنی است. داده های مورد نیاز با استفاده از پیمایش خانوارهای شهری در شهر نورآباد جمع آوری شده است. روش های آماری از قبیل تحلیل عاملی، تحلیل رگرسیون چندگانه، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمونT برای سنجش کیفیت زندگی و تحلیل و ارزیابی روابط آن با برخی از خصوصیات فردی استفاده شده است.
نتایج حاصله نشان می دهد، حدود 9.7 درصد پاسخگویان در شهر نورآباد به طور کامل از کیفیت زندگی خود راضی و حدود 2.3 درصد کاملاً ناراضی هستند. حدود 88 درصد پاسخگویان نیز دارای میزان رضایتی بین این دو حد بالا و پایین هستند. علاوه بر این فهمیده شد که کیفیت زندگی مفهومی چند بعدی است که توسعه کالبدی، رضایت از امکانات، سرمایه اجتماعی، بهزیستی ذهنی، محیط محلی و آرامش شهری ابعاد آن را در شهر نورآباد تشکیل می دهند و عامل بهزیستی نیز حدود 35 درصد تغییرات آن را تبیین می کند.
1- مقدمه و طرح مسئله
در حال حاضر بیش از نیمی از جمعیت جهان در نواحی شهری زندگی می کنند و تا سال 2020 این رقم به حدود 60 درصد می رسد(UNPF, 2007). شهرهای دیروز به متروپلیس ها و متروپلیس ها به مگالاپلیس ها تبدیل شده اند. پدیده شهرنشینی اجتناب ناپذیر و غیر قابل برگشت است. با وجود فواید زیاد شهرنشینی، بسیاری از سیاست گذاران در کشورهای مختلف روند فزاینده شهرنشینی را زنگ خطری می دانند. آنها تاثیر عمیق بر سنت ها و روابط مرسوم و مشکل تدارک و آماده سازی خدمات و زیرساخت های عمومی، تکثیر سکونت گاههای غیر رسمی، بدتر شدن شرایط محیطی، و افزایش مسایل اجتماعی مربوط به بیکاری و کم کاری را خاطر نشان می کنند. در بسیاری از نواحی شهری بویژه نواحی شهری کشورهای در حال توسعه بیکاری و مسایل اجتماعی در حال افزایش است، شرایط محیطی و سلامت در حال زوال می باشند، نابرابری در دسترسی به درآمد و خدمات عمومی در حال رشد است و شواهد فقر، آسیب پذیری و ناامیدی به طور فزاینده ای در میان مردم نواحی شهری قابل مشاهده است. این مسائل و مشکلات باعث توجه فزاینده محققین رشته های گوناگون به مطالعه کیفیت زندگی، کیفیت مکان و بهزیستی انسانی در نواحی شهری کشورهای مختلف به عنوان ابزاری برای پشتیبانی از سیاست گذاریهای عمومی، تدوین و پایش استراتژیهای مدیریت و برنامه ریزی شهری و درک و اولویت بندی مسائل اجتماع شده است. اما این مطالعات از جنبه های متعددی مانند مقیاس مطالعه، قلمروهای مورد استفاده و روش های سنجش کیفیت زندگی متفاوت هستند. به این ترتیب که روش های گوناگونی برای مطالعه کیفیت زندگی در نواحی شهری به کار گرفته شده است. با این وجود، کمپ و همکارانش در سال 2003 معتقدند که تاکنون چارچوب جامعی برای مطالعه کیفیت زندگی به صورت یکپارچه و کل گرایانه و متکی بر شاخص های فیزیکی، مکانی و اجتماعی ارائه نشده است(Kamp et al, 2003:5). از طرف دیگر، کیفیت زندگی اغلب با استفاده از شاخص های عینی یا شاخص های ذهنی و به ندرت با استفاده از هر دو نوع شاخص ها اندازه گیری شده است (رضوانی و همکاران، 1387: 37). شاخص های ذهنی از پیمایش اداراکات، ارزیابی ها و رضایت ساکنین از زندگی شهری بدست می آیند، در حالیکه شاخص های عینی مربوط به حقایق قابل مشاهده هستند که غالباً از داده های ثانویه بدست می آیند. علاوه بر این، نظریه ها و مطالعات تجربی کیفیت زندگی به شکل امروزی آن عمدتاً از جوامع غربی نشات گرفته اند. این مطالعات در کشورهای در حال توسعه به طور قابل توجهی کم هستند. همین طور، فاکتورهای عمده تاثیرگذار بر کیفیت زندگی مردم در شهرهای کشورهای در حال توسعه به طور واضح شناسایی نشده اند.
شهرنشینی در کشور ما به سرعت در حال رشد است و بر اساس نتایج سرشماری جمعیت در سال 1385، بیش از 68 درصد آن شهری است(مرکز آمار ایران، 1385: 1). این در حالی است که در حدود یک سده ی پیش بنا به محاسبه باری یر (1363) تنها 10 درصد از جمعیت کشور در شهرها سکونت داشتند. با این وجود فرصت ها، منابع و امکانات مورد نیاز برای توسعه و تامین نیازهای انسانی به طور مناسبی در شهرها تامین نشده است. شهر نورآباد نیز به عنوان یکی از شهرهای استان لرستان در دسه دهه ی اخیر دارای نرخ رشد جمعیتی بسیار بالایی بوده است. بطوریکه جمعیت آن از 8734 نفر در سال 1355 به 56530 نفر در سال 1385 رسیده است. نرخ رشد سالانه جمعیت در فاصله سال های 85-1355 در این شهر برابر 42/6 می باشد. این روند شتابان ناشی از مهاجرت های روستایی و بالا بودن نرخ رشد طبیعی جمعیت است، که تاثیرات زیادی بر کیفیت زندگی ساکنین این شهر داشته است. بنابراین، طرح مسئله این تحقیق عمدتاً در فقدان مطالعات تجربی در زمینه کیفیت زندگی شهری در ایران و به طور خاص در شهر نورآباد خلاصه می شود، که این وضع یکی از انگیزه های انجام این مطالعه را شکل می دهد. ازاینرو، این مطالعه می تواند اطلاعات مفیدی را در زمینه بهبود روش شناسی مطالعه کیفیت زندگی در نواحی شهری ایران و برنامه ریزی توسعه به منظور ارتقای کیفیت زندگی شهروندان شهر نورآباد فراهم نماید. به همین منظور با هدف سنجش و ارزیابی کیفیت ذهنی زندگی در شهر نورآباد سه پرسش اصلی مطرح شد:
الف) سطح کیفیت ذهنی زندگی و میزان رضایت شهروندان از معرف های مختلف مربوط به قلمروهای فیزیکی، اجتماعی و اقتصادی زندگی در شهر نورآباد چگونه است؟
ب) ابعاد ذهنی کیفیت زندگی در شهر نورآباد کدامند؟
ج) کدام خصوصیات فردی تغییرات کیفیت زندگی در شهر نورآباد را تبیین می کنند؟
2- پیشینه تحقیق:
موضوع کیفیت زندگی سابقه مطالعاتی چندانی در ایران ندارد، اما بحث عدالت اجتماعی و بطور اخص مبحث عدالت اجتماعی و نابرابری های فضایی در سطح شهرها از موضوعات مرتبط با کیفیت زندگی است که در ایران مورد توجه و مطالعه قرار گرفته است(حاتمی نژاد، 1379، مرصوص؛ 1382 و شریفی، 1385).
تئوریها و مطالعات تجربی کیفیت زندگی عمدتاً از جوامع غربی نشات گرفته اند. مطالعات کیفیت زندگی در کشورهای در حال توسعه و به تبع آن در ایران به طور قابل توجهی کمیاب هستند. دکتر اسفندیار زبردست به بررسی قلمرو مسکن کیفیت زندگی و رضایت از زندگی در سکونتگاههای حاشیه کلانشهر تهران پرداخته است. در این مقاله با استفاده از تحلیل عاملی هفت قلمرو فرعی مسکن برای کیفیت زندگی همچون امکانات، کیفیت و استحکام مسکن شناسایی شده است. دکتر رضوانی و همکارانش در سال 1387 در مقاله ای مروری به بررسی مفاهیم، شاخص ها و مدل های کیفیت زندگی و ارائه مدلی برای سنجش کیفیت زندگی در نواحی روستایی پرداختند. ارزیابی کیفیت زندگی در نواحی روستایی مقاله دیگری است که توسط دکتر رضوانی و همکارانش در سال 1387 تدوین شده است. در این مطالعه برای سنجش کیفیت زندگی، چارچوبی مفهومی براساس نیازهای انسانی ارائه شده است، که در آن پیوند مفهومی بین دو رویکرد عمده کیفیت زندگی- عینی و ذهنی- درنظر گرفته شده است. دکتر سعیده گروسی و همکارانش در سال 1387 در مقاله ای تحت عنوان سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی در شهر کرمان به شناسایی سطح سرمایه ی اجتماعی و کیفیت زندگی و ارتباط این دو متغیر در محلات مختلف شهر کرمان پرداختند. نتایج این مطالعه نشان داد که سطح سرمایه اجتماعی در دسترس با سطح کیفیت زندگی ارتباط معنی دار دارد و ارتباط این دو متغیر تابعی از سطح محله است.
در سال های اخیر مطالعات تجربی فراوانی به منظور سنجش کیفیت زندگی در کشورهای مختلف دنیا و به خصوص شهرهای کشورهای توسعه یافته انجام گرفته است. لی و ونگ در سال 2007 با استفاده از شاخص های عینی به مطالعه کیفیت زندگی در شهر ایندیاناپلیس پرداختند. هدف اصلی این مطالعه ارائه روشی برای تلفیق داده های سرشماری و سنجش از دور در درون چارچوبGIS برای ارزیابی کیفیت زندگی در شهر ایندیانا پلیس بود. لی در سال 2008 با استفاده از شاخص های ذهنی به ارزیابی کیفیت زندگی در شهر تایپه پرداخته است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که وضعیت اجتماع، تعلقات محلی، و رضایت از محله بیشترین تاثیر را بر رضایت از کیفیت زندگی دارند. محققان دیگری همچونFoo(2000)، Ibrahim and Chang(2003) و Santos and Martins(2007) نیز با استفاده از شاخص های ذهنی به بررسی و مطالعه کیفیت زندگی در نواحی شهری پرداخته اند. داس در سال 2008 چارچوب مفهومی برای سنجش کیفیت زندگی شهری پیشنهاد کرده که ارتباط بین محیط و کیفیت زندگی را نشان می دهد. این مدل، رویکردی پایین به بالا را پیشنهاد می کند که در آن هردوی شاخص های عینی و ذهنی برای مطالعه کیفیت کلی زندگی مورد توجه قرار گرفته اند. محققان دیگری از قبیل McCrea et al(2006)، Brereton et al(2008) و Rojas(2008) نیز با استفاده از شاخص های عینی و ذهنی به مطالعه کیفیت زندگی پرداخته اند.
با توجه به مطالعات صورت گرفته می توان گفت که هنوز چارچوب مفهومی قابل قبول جهانی برای سنجش کیفیت زندگی و روش شناسی واحدی برای تعیین قلمروها و معرف های کیفیت زندگی وجود ندارد و انتخاب قلمروها و معرف های مربوط به هر قلمرو و روش سنجش کیفیت زندگی براساس اهداف مطالعه، قضاوت های شخصی محقّق، ویژگیهای ناحیه مورد مطالعه و داده های در دسترس صورت می گیرد و تفاوت های عمده در مدل های کیفیت زندگی به دلیل تفاوت در مقیاس، شاخص ها و قلمروهای زندگی است که در مطالعات گوناگون کیفیت زندگی مورد توجه قرار گرفته اند.
3- روش تحقیق:
این مطالعه عمدتاً مبتنی بر داده های اولیه است. برای جمع آوری اطلاعات اولیه پیمایش نمونه در شهر نورآباد در سطح خانوار انجام شده است. جامعه آماری شامل تمام خانوارهای ساکن در شهر نورآباد می باشد که تعداد آنها براساس نتایج سرشماری عمومی سال 1385، 12237 خانوار می باشد. با استفاده از فرمول کوکران و با توجه به محدودیت های زمانی و مالی پژوهش تعداد 352 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات، شهر نورآباد با توجه به ویژگیهای اجتماعی، اقتصادی به 10 ناحیه تقسیم و در هر ناحیه به صورت تصادفی ساده، اطلاعات مورد نیاز از سرپرست خانوار و یا یکی از اعضای بالای 18 سال خانوار توسط پرسشنامه جمع آوری شد. با توجه به جمع آوری اطلاعات از حدود 35 خانوار در هر ناحیه، تعداد خانوارهای مورد مطالعه 352 خانوار می باشد. پرسشنامه استفاده شده حاوی سوالاتی در مورد اطلاعات جمعیت شناختی و بعد ذهنی کیفیت زندگی می باشد. در سوالات بخش ذهنی سعی شده میزان رضایت ادراک شده از شرایط عینی زندگی در سه قلمرو محیط فیزیکی، اجتماعی و اقتصادی ارزیابی شود.
سوالات مورد استفاده برای اخذ بعد ذهنی کیفیت زندگی، شامل 25 سوال بسته در طیف لیکرت 11 مقیاسی از کاملاً ناراضی=0 تا کاملاً راضی 10 می باشند. پرسشنامه در بعد ذهنی با سوالی در مورد کیفیت کلی زندگی شروع می شود و به دنبال آن سوالاتی در مورد میزان رضایت از معرف های مختلف زندگی مطرح شده و در انتهای آن دوباره وضعیت کیفیت کلی زندگی سوال می شود. سوال آخر در زمینه کیفیت زندگی، به عنوان مبنایی برای تحلیل های بیشتر مورد استفاده قرار گرفته است.
به منظور سنجش اعتبار درونی ابتدا از روش اعتبار محتوا برای افزایش اعتبار پرسشنامه استفاده شده است. در این راستاء با استفاده از مقیاس های آزمون شده در پژوهش های کیفیت زندگی و نظرخواهی از اساتید و کارشناسان متخصص در این زمینه گام اول برداشته شد. سپس پرسشنامه تدوین شده طی دو مرحله مقدماتی و نهایی تکمیل گردید و با بررسی پاسخ های بدست آمده از 30 پرسش نامه مقدماتی و انجام محاسبات آماری لازم، پرسشنامه نهایی تدوین گردید. آمار توصیفی برای بررسی وضعیت کیفیت کلی زندگی و میزان رضایت از معرف های مربوط به قلمروهای سه گانه اجتماعی، اقتصادی و فیزیکی و تحلیل عاملی برای شناسایی ابعاد ذهنی کیفیت زندگی مورد استفاده قرار گرفت. از تحلیل رگرسیون چندگانه برای ایجاد مدل ساده کیفیت ذهنی زندگی و از تکنیک های آماری ANOVA و T-test برای ارزیابی تاثیر خصوصیات فردی بر کیفیت زندگی استفاده شده است. سازگاری درونی بخش ذهنی پرسشنامه نیز از طریق آلفای کرونباخ بررسی شده است.
جهت دریافت فایل سنجش کیفیت ذهنی زندگی در نواحی شهری لطفا آن را خریداری نمایید
دسته بندی | علوم اجتماعی |
بازدید ها | 2 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 37 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 37 |
روند تحولات ازدواج و طلاق طبق آمار
اهداف
þ از آنجا که بیشتر حرکت های اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی از خانواده آغاز می شود و صعود و سقوط هر جامعه ای ، بسته به پایه گذاری مناسب در همین رابطه است وظیفه ی قشرهای مختلف اعم از دولتمردان و صاحب نظران است که در اقامه ی این امر مهم بپاخیزند و اثرات همه جانبه ی آن را مشاهده کنند .
یکی از مهمترین مواردی که امروز نیاز جامعه ی ایرانی است رشد کیفی و کمی ازدواج است چرا که بی تفاوت بودن به این امر آسیب های بسیاری به دنبال دارد .
14 میلیون جوان مجرد در آستانه ی ازدواج و 5/1 میلیون نوجوان 14 ساله که بزودی در آستانه ازدواج قرار می گیرند نیروهایی را می طلبند که به صورت نظری و عملی به این دغدغه ها پاسخ دهند. در ادامه به برخی از راهبرد های لازم برای ارتقاء سطح کمی و کیفی ازدواج می پردازیم:
حساس شدن متولیان دولتی :
- یکی از موارد بالا بردن سطح کیفی و کمی ازدواج ، ایجاد حساسیت در بین متولیان دولتی مرتبط
با ازدواج جوانان و یادآوری وظایف آنهاست . یکی از سفارشات اکید پیامبر بزرگوار اسلام ، سفارش به جوان محوری و توجه کافی به نسل جوان می باشد .
در هر جامعه ای به ویژه جامعه ی امروزی ما ، از عظیم ترین و والاترین سرمایه های ملی ، وفور نسل پویای جوان به عنوان ذخیره های انسانی فوق العاده مستعد هستند که توجه و اهتمام به آنها می تواند علاوه بر تکریم و رشد و شکوفایی شخصیت آنها عظیم ترین تحولات فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی را ایجاد کند .
در استفاده از این پتانسیل جوانان ، سه قوه مقننه ، مجریه و قضائیه وظایف مهمی بر عهده دارند اعم از :
- ایجاد تسهیلات لازم برای ازدواج جوانان
- بازنگری و بررسی قوانین موجود در رابطه با ازدواج و خانواده و تعیین و تصویبات قوانین لازم دیگر
- رسیدگی به مشکلات ازدواج جوانان ( مسکن ، شغل ، جهیزیه ، مشکل اقتصادی و فرهنگی و مهریه و ... ) و به کارگیری امکانات برای حل آن .
- موج آفرینی همه جانبه:
موج آفرینی یک فرآیند شتاب دار فرهنگی است که به صورت آگاهانه و به مدت زمان کوتاهی باعث ایجاد تغییرات مثبت و منفی می شود . این تغییرات بر رفتارهای عمومی تأثیرگذار است و در جامعه ایرانی مصداقهای گوناگونی داشته است . ( دفاع مقدس ، جهاد سازندگی و ... ) پس چون جامعه ایرانی جامعه ای موج خیز است اگر ما موج مثبتی ایجاد نکنیم دشمنان با ایجاد موج منفی هدایت جامعه را به سمت اهداف شوم خود به کار می گیرند .
چنانچه این موج همگانی به وسیله رسانه ها ، تولیدات فرهنگی ، هنری و اطلاع رسانی به وسیله ی گروههای مرجع بتواند در یک زمان فعالانه موج آفرینی کند . امید است بتواند ، کفها و حباب های باطل را که توانسته نماد ترس و دلهره در امر ازدواج بشود از بین ببرد . موج آفرینانی هوشیار و آگاه می توانند این نیرو و پتانسیل اجتماعی را در جهت رشد مثبت هدایت و سازماندهی نمایند . ایشان با مخاطب شناسی ، اولویت بندی مخاطبان و نیاز سنجی آنان و شناخت آسیب های موجود، پشتوانه ی حرکت این موج عظیم می باشند .
براساس امکانات ، توانایی ها ، اختیارات، فعالین فرهنگی ، متناسب با نیازهای گوناگون مخاطب در زمینه ی ازدواج بایستی چاره اندیشی کنند و به راهکارهای مؤثر دست یابند.
تلاش فعالین فرهنگی باید آن باشد ، که این راهکارها در جهت انجام ازدواجی آسان ، به موقع و موفق باشد تا از آسیب های ازدواجهای نا موفق جلوگیری کنند.
در این موج آفرینی ستاد ازدواج که ایده ی اجرایی شدن طرح ازدواج آسان را ارائه می کند چشمه ی موج است که کارش راهبردی است ولی موج آفرینان، اشخاص،گروهها، سازمانها و نهادها هستند که باید دهنده ی پیام موج ( ازدواج ) باشند و مهمترین ایشان خانواده ها و جوانانشان هستند که خود، مخاطبان موج نیز هستند.
البته مدیریت و رهبری این موج آفرینی دولت است که باید با اولویت بندی مخاطبان و نیازهای آنها و فراهم کردن بسترهای قانونی ، جهت تسهیل در امر ازدواج اقدام کند . همچنین آسیب شناسی این حرکت یک نیروی نظارتی را می طلبد که همراه با شناخت مخاطبان و موانع و تنگناهای ایشان بتواند تجزیه و تحلیل کند و راهکاری به روز ومستدل ارائه دهد - تغییر نگرش فرهنگی : با یک نگاه اجمالی بر روی تحقیقات میدانی متوجه می شویم که اولین مانع در ازدواج از دیدگاه جوانان مسائل اقتصادی است ولی با یک نگاه دقیق تر می توان ثابت کرد بسیاری از عواملی که باعث شده موضوع اقتصاد را تنگنای مهمی بینند نوع نگرش فرهنگی است .
بالا رفتن سطح توقعات در همه ی زمینه ها اعم از مهریه های کلان ، خرید های سنگین ، مراسم های تجملی و مسکن شخصی و جهیزیه های تشریفاتی همه معضلات فرهنگی ازدواج هستند . پس اگر این نگرش فرهنگی عوض نشود هر چه قدر اقتصاد خانواده رشد کند خانواده به رضایت نمی رسد .
- شناخت علل تأخیر ازدواج و نقش های هر قشر :
بسیاری از مفاسد اخلاقی ومشکلات اجتماعی که در جامعه مشاهده می شود معلول تأخیر ازدواج جوانان است و بهترین بلکه تنها ترین راه حل این مشکل ، به موقع ازدواج کردن آنهاست.اگر مشکل مذکور حل شد بسیاری از مشکلات اجتماعی نیز رفع خواهد شد. در این رابطه سه دسته نقش اصلی دارند . جدای از نقش دولتمردان در امور اجرایی و صاحب نظران در امور فرهنگی ، مسئولیت این امر در مرحله اول و به طور طبیعی بر عهده ی پدر و مادر نهاده شده است . والدین چون در تکوین فرزند علیت و دخالت دارند ، پرورش و تعلیم و تربیت و در نهایت زمینه سازی ازدواج و استقلال او را نیز باید بپذیرند .
- تدوین و تصویب قوانین برای تسهیلات :
- با تدوین ، تصویب و پیگیری قوانین می توان فراهم شدن تسهیلات لازم برای ازدواج را سرعت بخشید .
اجرای این پیشنهاد ها می تواند زمینه ساز باشد :
احداث مسکن موقت با اجاره مناسب با همکاری وزارت مسکن و شهر سازی
استفاده از تسهیلات رفاهی ، باشگاههای عمومی و شهرداریها برای برگزاری جشن ها و مراسم ازدواج با قیمت های محدود .
سازماندهی خدمت وظیفه سربازان متأهل و انتخاب نزدیکترین پادگان به محل زندگی ایشان .
ارائه طرح جامع آموزشی ، مشاوره قبل و بعد ازدواج.
در اولویت قرار دادن متأهلین برای دریافت وام های انتقالی و فرصت های شغلی .
جابجایی دانشجویان متقاضی متأهل و در اختیار قرار دادن فضای خوابگاهی در ایام تعطیل به ایشان.
- معرفی الگوهای موفق :
برای رسیدن به هدفهای کیفی در ازدواج یکی از بهترین راهها معرفی الگوهای موفق و راستین در ازدواج است و بی نظیرترین این الگوها زندگی موفق حضرت علی ( علیه السلام ) و حضرت زهرا ( سلام الله علیها ) است . اگر ایراد گرفته شود که ایشان معصومند . باید گفته شود اتفاقاً همین معصوم بودن هم برای ما الگوست چرا که هیچ لغزش در برداشت از سیره ی عملی این الگو برای ما ایجاد نمی شود .
ازدواج به هنگام ، تناسب سنی ، شرایط انتخاب ، نوع خواستگاری ، نوع مهریه ، تهیه جهیزیه ، گرفتن مراسم عروسی حضرت زهرا ( سلام الله علیها ) و نوع برخورد این زن و شوهر در زندگی ، نوع دخالت خانواده ها در زندگی و تربیت فرزندانشان همه الگوهای روشن ، موفق ، خداپسند و اصولی هستند که یک زندگی ایده آل را رقم می زند .
- یاری نهادهای مردمی :
فرهنگ سازی در ازدواج وقتی موفق است که دستهای نیرومندی از همه جهت یاری گر این موضوع باشند . نهادهای مردمی واسطه های نیکویی بین جوانان و دولت هستند پس می توانند با جهت دادن، بخشی از سرمایه ی مادی و معنوی خود برای این امر مهم جوانان را یاری کنند و این توجه به نسبت احتیاج جوانان می تواند بلاعوض یا به صورت وام های دراز مدت یا استفاده از موقوفات و همچنین پشتیبانی و همراهی آنان باشد . البته همزمان با این سیستم حمایتی باید از نظر کیفی نیز با بالابردن سطح آگاهی زوجین برای پایداری عشق در زندگی این بنای مقدس تلاش کرد.
- عملکرد صحیح و مثبت نهادهای اجتماعی کننده :
جامعه شناسان عمدتاً نهادهای خانواده و آموزش و پرورش ، اقتصاد و .... را عوامل فرهنگ پذیری جوامع می دانند . اما از آنجا که کارکردهای پنهان و پیدای نهادهای اجتماعی کننده بسیار اهمیت دارد . در صورتی که نارسایی و نقصانی یا کژکاری در وظایف نهادهای اصلی جامعه پذیری به وجود آید. باعث اختلال در انتقال زیر مجموعه های فرهنگ ، ارزشها ، هنجارها ، قوانین و رسوم ، سنن ، اخلاق ، فراورده های فن آوری و ... بر این بنیاد می شود که منجر به این فاصله و شکاف بین دونسل خواهد شد. تقصیر و قصور در انتقال فرهنگ به نسل نو باعث گسست آن و روی آوردن به فرهنگ های پر کشش در دنیای معاصر می شود . برای تغییر زوایه نگرش و تصور ذهنی جامعه باید با کارکردهای مثبت باعث زدودن افکار انحرافی شد و این در صورتی موثر است که موانع فرهنگی برداشته یا تعدیل گردد .
- برای رسیدن به این هدف، تعدیل الگوهای مصرف ، ترویج فرهنگ ساده زیستی ، تبیین فرهنگ غنی اسلام و ... و دوری از افکار انحرافی مثل چشم و هم چشمی ، مهریه های سنگین ، آداب و رسوم دست و پاگیر ، جهیزیه های تشریفاتی و .... لازم است .
- شناخت مصداق های ازدواج موفق :
درک مفهوم به موقع برای ازدواج جوانان که باعث شادابی، هدایت نیروهای آنان در جهت مثبت ، حس مسئولیت پذیری در خانواده و جامعه می شود به شرط تعدیل موانع فرهنگی و زمینه سازی رشد اقتصادی ، همراه با آگاهی در انتخاب صحیح و آموزش مهارت های زندگی بعد از ازدواج برای ثبات در زندگی زناشویی و همراهی خانواده و جامعه می تواند مصداق یک ازدواج موفق باشد .
آمار
روند تحولات ازدواج و طلاق طبق آمار [1]
تحولات ازدواج
ازدواج و زندگی زناشویی یک پدیده ی طبیعی و قرار دادی است . این پیمان با همه ی پیمان های دیگر اجتماعی از قبیل بیع ، اجاره ، صلح و ... این تفاوت را دارد که آنها صرفاً یک سلسله قرار دادهای اجتماعی هستند و طبیعت و غریزه در آنها دخالت ندارد و قانونی هم از نظر طبیعت و غریزه برای آنها وضع نشده است . نفس ازدواج بر اساس وحدت و پیوند بنا می شود و پایه ی آن بر محبت و همدلی قرار دارد . ازدواج به عنوان راه حل اجتماعی کارآمد و کاربردی ، وسیله ای برای سامان دادن و ثبات زندگی فردی و اجتماعی و اهرمی برای رهایی از پرتگاه پر مخاطره ی گناه و تباهی است . امروزه به دلیل فرهنگ تجمل و مصرف گرایی حاکم بر جامعه ، هزینه های هنگفت و غیر ضروری مراسم ازدواج ، راه را برای ازدواج به موقع بسیاری از جوانان سد نموده و بسیاری از دختران و پسران در این رابطه با مشکلات فراوانی روبه رو هستند و سن ازدواج جوانان افزایش یافته است . بررسی وضع همسرداری جوانان طی سال های 1382- 1365 نشان می دهد که درصد مردان 15 الی 29 ساله ی متأهل از 5/37 % به 2/29 % و 5/18 % و درصد زنان متأهل در همین رده سنی از 6/59 % به 7/48% و 3/33 % کاهش یافته است و در نتیجه مشاهده می شود که نسبت ازدواج و تأهل بین جوانان به نصف کاهش یافته است ، به طوری که این کاهش در تمام رده های سنی مشهود است . بر اساس آخرین آمار ثبت شده در سازمان ثبت احوال در سال 1385 در مورد ازدواج ، متوسط سن ازدواج زنان و مردان به ترتیب 8/21 و 8/25 سال می باشد .
وضعیت ازدواج کل کشور در سال 1385
با توجه به آمار و طالاعات سازمان ثبت و احوال کشور ، کل ازدواج های ثبت شده در سال 1385در سطح کشور به تعداد 778023 مورد بوده که نسبت به سال گذشته که برابر 787423 مورد بوده تعداد 9400 مورد کاهش داشته است . در سال 1385 در بین استانهای مختلف کشور بیشترین تعداد واقعه ی ازدواج مربوط به استان تهران بوده که برابر 114900 مورد ثبت شده داشته که نسبت به سال قبل 3652 مورد کاهش را نشان می دهد یعنی با نرخ 1/3 – درصد مواجه بوده است . همچنین این استان به تنهایی 8/14 درصد از کل ازدواج های کشور را به خود اختصاص داده بود . کمترین تعداد واقعه ی ازدواج در بین استان های کشور مربوط به استان ایلام با 5315 مورد ازدواج بوده است که تنها 7/0 % از کل ازدواج های کشور را شامل می شود درصد رشد ازدواج در این استان برابر رقم 8/1- درصد بوده است و بعد از آن استان های سمنان ، کهکیلویه و بویر احمد و خراسان جنوبی به
ترتیب در رتبه های آخر جدول قرار دارند .
جهت دریافت فایل روند تحولات ازدواج و طلاق طبق آمار لطفا آن را خریداری نمایید